مانندا

لغت نامه دهخدا

مانندا. [ ن َن ْ ] ( نف ) ماننده. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ):
نیست مانندای آتش آن پری
گرچه اصلش اوست چون می بنگری.مولوی ( یادداشت ایضاً ).و رجوع به ماننده شود.

جمله سازی با مانندا

هست مانندا به صورت پیش حس که غلط‌بینست چشم و کیش حس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کس شعر
کس شعر
روله
روله
رسا
رسا
ضمیمه
ضمیمه