لیز خوردن

لغت نامه دهخدا

لیز خوردن. [ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( مص مرکب ) سُر خوردن. تزلق. لیزیدن. لغزیدن پای در جائی نسو و لغزان. لغزیدن و لغزانیدن. سریدن. در سطحی لغزان سریدن پای و جز آن.

فرهنگ معین

(خُ دَ ) (مص ل. ) سر خوردن، لیزیدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) لغزیدن پای در جایی لغزان سریدن: پایم در برف لیز خورد و بزمین افتادم...

ویکی واژه

slittare
sbandare
سر خوردن، لیزیدن.

جمله سازی با لیز خوردن

💡 علاوه بر این، روده تحتانی بالای راست روده به راحتی سوراخ می‌شود. به همین دلیل، دوشاخه‌های لب به لب نسبت به دیلدوها کوتاهتر هستند و اندازه مشخص شده آنها معمولاً به جای طول، دور دستگاه را نشان می‌دهد. آنها همچنین باید بسیار صاف باشند تا به راست روده یا روده آسیب نرسانند. برای اینکه آنها را وارد راست روده کنند، معمولاً یک نمای کلی از یک مخروط با انتهای گرد دارند که سپس به یک «کمر» باریک می‌شود که خود را در اسفنکتر مقعدی قرار می‌دهد و با قسمت گشاد شده خارج از بدنه، از لغزیدن یا ورود بیشتر «بات‌پلاگ» یا «درپوش مقعد» به داخل بدن جلوگیری می‌کند. عضله اسفنکتر بات‌پلاگ را از ناحیه کمر در جای خود نگه می‌دارد و از لیز خوردن ناخواسته آن جلوگیری می‌کند.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نقض یعنی چه؟
نقض یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز