قضا را

فرهنگ عمید

ازقضا، اتفاقاً.

فرهنگ فارسی

از روی قضای الهی باراده خدا از قضا اتفاقا: قضا را گذارش بر مسکن کلیله و دمنه افتاد.

جمله سازی با قضا را

با مردم دیوانه قلم را نبود کار از داغ جنون تیر قضا را سپری کن
کلک او نقش قدر را سر پرگار آمد رای او کلک قضا را خط مستر شده است
گرفتم عقلْ محکم کرد کارِ خویش را صائب رهِ سیلِ قضا را سدِّ اسکندر نمی‌بندد
ماند محراب و قضا را اسم مردی مرد کو هست راه کهکشان را نام برگی کاه کو
یا در بیاض امکان یکبرگ ساده ئی نیست یا خامهٔ قضا را تاب رقم نمانده
به درگه تو فلک را گذر به پای ادب به جانب تو قضا را نظر به عین رضاست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
الکن یعنی چه؟
الکن یعنی چه؟
پوزیشن یعنی چه؟
پوزیشن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز