رنج بردار

لغت نامه دهخدا

رنج بردار. [ رَ ب ُ ] ( نف مرکب ) رنج برنده. متحمل رنج و مشقت. زحمت کش. آنچه یا آنکه رنج و تعب را بردبار باشد:
به دانش بود بیگمان زنده مرد
خنک رنج بردار پاینده مرد.فردوسی.بدان تا تن رنج بردارشان
بیاساید از جنگ و پیکارشان.فردوسی.کجا آن حکیمان و دانندگان
همان رنج بردار خوانندگان.فردوسی.

فرهنگ عمید

آن که رنج و سختی تحمل می کند، رنجبر، رنج برنده: به دانش بُوَد بی گمان زنده مرد / خنک رنج بردار پاینده مرد (فردوسی: ۷/۳۶۷ ).

فرهنگ فارسی

رنج برنده متحمل رنج و مشقت زحمت کش
( صفت ) ۱ - آنکه رنج برد رنج برنده. ۲ - زحمتکش. ۳ - کارگر.

جمله سازی با رنج بردار

گر همه راحت و طرب طلبی رنج بردار یار باید بود
بخوان با خویش و از خود رنج بردار تو داری گنج از خود گنج بردار
یکی رنج بردار و او راببین سخنهای دانندگان برگزین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پاداش یعنی چه؟
پاداش یعنی چه؟
باری یعنی چه؟
باری یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز