داریه

لغت نامه دهخدا

داریه. [دارْ ی َ / ی ِ ] ( اِ ) مصحف دورویه. دائره. یهودیان طهران دُریِه گویند. حلقه واری است از چوب که بر یک روی یا دو روی آن پوستی کشیده باشند و رامشگران بهمراه دیگر سازها بنوازند. رجوع به دائره و دورویه شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) مونث دایر ( دائر ) دور زننده گردنده. ۲ - خطی گرد که دور چیزی را احاطه کرده باشد. ۳ - سطحی که خطی مدور گرد آنرا احاطه کرده باشد بطوری که فاصله هر یک از نقاط محیط آن نسبت به نقطه مرکزی مساوی بود
دائره

جمله سازی با داریه

💡 از پی پیرهن و داریه و زوده زفارس تا بحدیست مرا میل سپاهان که مپرس

💡 باید بد و نیک نیک ور نه بد بد زین بیش دف و داریه نتوانم زد

اورگیم یعنی چه؟
اورگیم یعنی چه؟
چسی یعنی چه؟
چسی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز