طائف

طائف

طائف یکی از شهرهای مهم و تاریخی در کشور عربستان سعودی است که به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود و آب‌وهوای معتدلش در طول سال، همواره مورد توجه بوده است. این شهر در دامنه‌های کوه‌های السروات واقع شده و به عنوان یک مقصد گردشگری محبوب شناخته می‌شود. طائف به ویژه در فصل تابستان، به دلیل خنکی هوا و زیبایی‌های طبیعی‌اش، مهاجران زیادی را به خود جذب می‌کند. همچنین، این شهر به عنوان یکی از مراکز کشاورزی مهم در عربستان نیز شناخته می‌شود و محصولات باغی متنوعی از جمله انجیر، زردآلو و همچنین گل‌های زیبا را تولید می‌کند. علاوه بر این، طائف دارای تاریخی غنی است که به دوران پیش از اسلام بازمی‌گردد و در طول تاریخ، شاهد وقایع مهمی بوده است. از جمله جاذبه‌های تاریخی این شهر می‌توان به بازارهای قدیمی، قلعه‌ها و مساجد تاریخی اشاره کرد که هر کدام داستان‌های جذاب و فرهنگی را در دل خود نهفته دارند. همچنین، طائف به عنوان محل زندگی بسیاری از شاعران و نویسندگان مشهور عربی در طول تاریخ شناخته می‌شود و آثار ادبی فراوانی از این منطقه به جا مانده است. در نتیجه، نه تنها یک شهر با زیبایی‌های طبیعی و فرهنگی است، بلکه نمادی از تاریخ و فرهنگ غنی عربستان سعودی نیز به شمار می‌رود که باید مورد توجه و بررسی قرار گیرد.

لغت نامه دهخدا

طائف. [ ءِ ] ( ع ص، اِ ) پاسبان شب. عسس. شبگرد. ( منتهی الارب ). || خانه کمان که مابین گوشه و ابهر است و یا نزدیک عظم ذراع از کبد قوس. ( تاج العروس ) ( منتهی الارب ). || گاو نر که نزدیک طرف خرمن باشد. || سنگ از کوه بیرون جسته. || خادم که بنرمی و عنایت خدمت کند. ( منتهی الارب ). || طوف کننده. ( آنندراج ). || خیال که در خواب کنند. || وسوسه. || خشم. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).
طائف. [ ءِ ] ( اِخ ) نام شهر و بلاد ثقیف در وادئی که ابتداء آن از لقیم و انتهاء آن تا وهط که دو ده اند باشد. وجه تسمیه آن بطائف آن است که طواف کرده است بر آب در طوفان. یا آنکه جبرئیل علیه السلام آن را طواف داده است بر خانه کعبه. یا آنکه طائف قبلاً در ناحیه شامات بوده و بعداً به مشیت الهی به حجاز نقل شد بر حسب دعای حضرت ابراهیم علیه السلام. یا برای آنکه مردی از طایفه صدف خونی کرد در حضرموت و به وج فرار کردو با مسعودتن معتب هم عهد گردید و چون مالدار بود، گفت آیا مایل هستید برای شما طوفی بنا کنم که شما را از زیان تازیان پناه باشد. گفتند آری. سپس طوف را بنا کرد و آن عبارت است از دیواری که محیط به اوست. ( نقل به معنی از منتهی الارب ). شهرکی است خرد بعربستان بر دامن کوه. و از وی ادیم خیزد. ( حدود العالم ). نام محل و شهری در حجاز، در قسمت شرقی مکه:
ز پرمایه چیزی که آید به دست
ز روم و ز طائف همه هرچه هست.فردوسی.و رجوع به مجمل التواریخ والقصص ص 7240، 246، 254، 261، 295، 305، 479 و تاریخ سیستان ص 71 شود. از بلاد حجاز. و مقام عشیره ثقیف و دوازده فرسنگ تا مکه معظمه فاصله دارد. این شهر عبارت است از دو محله. یکی بنام طائف ثقیف و دیگری بنام وهط. ما بین دو محله نامبرده رودی جاری است که محل شست و شوی چرم است. در قدیم این شهر را وج می نامیدند. پس از آنکه در اطراف آن حصار کشیدند طائف نامیده شد. ناحیه ای است دارای خرمابن و رز و مزارع ورودها. در پشت کوه غزوان و این ناحیت را پشته ای است بمسافت یکروزه راه برای کسی که عازم مکه باشد و برای بازگردندگان از مکه نصف روز. فراخنای این پشته طوری است که سه شتر با بار از آن گذرد. ( مراصد الاطلاع ):
سیاره درآهنگ او حیران ز بس نیرنگ او
در تاختن فرسنگ او از حد طائف تاختن.امیر معزی.مدار مکه بر ارتفاعات طائف است و طائف نزدیک کوه غزوان افتاده است و بر آن کوه برف و یخ میباشد و در ملک عرب [ برف در ] غیر آنجا نبود. و هوای طائف بسبب آن کوه خوش است. و اثمارش نیکوو بسیار است. ( نزهة القلوب ص 2 ).

فرهنگ فارسی

شهریست در حجاز جنوبیدر ۱۲ فرسنگی مشرق مکه: دارای ۴٠٠٠٠ تن سکنه: محصول عمده انگور گواراست و مویز آن مورد مثل است. توضیح در قدیم شهری بود از بلاد ثقف در وادیی که ابتدای آن از [ لقیم ] و انتهای آن تا [ وهیط ] - که دو دهند - بوده.
۱ - طواف کننده. ۲ - شبگرد عسس.
پاسبان شب عسس شبگرد

فرهنگ اسم ها

اسم: طائف (پسر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: tā’ef) (فارسی: طائف) (انگلیسی: taef)
معنی: طواف کننده، ( اَعلام ) شهر تابستانی عربستان سعودی در غرب آن کشور
طائف

جملاتی از کلمه طائف

همیدون روز دوم نیز سوم شدم طائف در آن کاخ دلفروز
اسرار کعبه دیدم من در صفای دل بود ای طائف گل و سنگ تا چند سعی باطل
شاهد مقصود را دیوانه شو طائف این شمع چون پروانه شو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم