غارت زده

لغت نامه دهخدا

غارت زده. [ رَ زَ دَ /دِ ] ( ن مف مرکب ) کسی که مالش را غارت کرده باشند.

فرهنگ عمید

کسی که مالش را غارت کرده باشند.

فرهنگ فارسی

( صفت ) کسی که مالش را به غارت برده باشند.

جمله سازی با غارت زده

کلبه ام گردید همچون گلشن غارت زده لطف اگر سازی بروید از در و دیوار گل
در دل غم و در دیده نگه بی تو غریب است غارت زده اسباب تجمل نشناسد
در، خانهٔ غارت زده را باز گذارند تا روی تو رفت از نظرم خواب ندارم
مال غارت زده از حاکم ده باید جست گرگ را نیست گنه جرم شبان خواهد بود
بی‌دلان را خبری از دل غارت زده نیست که صف غمزهٔ او بی‌خبر از جا برخاست
بر مزرع غارت زده گر دخل نویسد باید که به مساح و به حراز ستاند