بناب

بناب

معنی لغوی:

قعر آب: بناب به معنای عمق آب، ته آب یا آخر آب است. این معنا به نقطه‌ای اشاره دارد که آب در آنجا به پایان می‌رسد یا در پایین‌ترین سطح خود قرار دارد. به عبارت دیگر، این واژه به جایی اشاره دارد که آب در آنجا جمع می‌شود یا جریان آن به پایان می‌رسد.

مناطق جغرافیایی:

بناب: یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی و مرکز اداری شهرستان بناب است. این شهر در 120 کیلومتری جنوب غربی تبریز و در کنار دریاچه ارومیه و دامنه‌های رشته‌کوه‌های سهند واقع شده است. این شهر به دلیل وجود رودخانه‌های متعدد و موقعیت جغرافیایی خود، به عنوان یک جلگه حاصلخیز شناخته می‌شود، هرچند که با احداث سدها، برخی از رودخانه‌های دائمی آن به رودخانه‌های فصلی تبدیل شده‌اند. این شهر دارای پیشینه تاریخی غنی است و ساکنان آن پیرو دین اسلام و مذهب شیعه دوازده‌امامی هستند.

شهری در مرند: یکی از شهرهای استان آذربایجان شرقی است که در بخش مرکزی شهرستان مرند واقع شده است. این شهر در ۱۰ کیلومتری شرق مرند و ۷۲ کیلومتری شمال غرب تبریز قرار دارد. بناب مرند در تاریخ ۱۷ تیر ۱۳۸۳ از روستا به شهر ارتقا یافته و دارای درجه یک در رتبه‌بندی شهرداری‌ها است. این شهر از شمال به زنوز، از جنوب به صوفیان، از شرق به ورزقان و از غرب به مرند محدود می‌شود. آب و هوای این شهر معتدل رو به سرد است و به دلیل شرایط مناسب جوی، باغ‌های زیادی در آن وجود دارد. در فصل بهار، به ویژه در ماه‌های اردیبهشت و خرداد، گردشگران زیادی از این شهر بازدید می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

بناب. [ ب ُ ] ( اِ مرکب ) قعر آب. ( از آنندراج ). عمق آب. ته آب. ( ناظم الاطباء ). آخر آب.تکاب. ته آب. مقابل سراب. آن جای که آب از آن پس ازجریان بازماند. آخرین جائی که آب جای بدانجا به آخر رسد. آنجا که آب چشمه یا رودی سپری شود و بپایان رسد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || ابتدا و منبعآب ( از اضداد ). ( یادداشت مرحوم دهخدا ):
در خمارم شراب میخواهم
در سرابم بناب میخواهم.ظهوری.
بناب. [ ب ُ ] ( اِخ ) مرکز بخش بناب از شهرستان مراغه است. این قصبه در 16 هزارگزی جنوب باختری مراغه و 8 هزارگزی خاور دریاچه ارومیه واقع است. هوای آن معتدل و آب آنجا از رودخانه صوفی چای و چاه تأمین می شود. محصول عمده آن غلات و حبوب و چغندر است و کشمش و بادام و کرچک و شغل مردان کاسبی و زراعت و صنایع دستی آن جاجیم و گلیم بافی است. در حدود 14930 تن جمعیت دارد. ادارات بخشداری، شهرداری، دارائی، کشاورزی، بهداری، آمار، ژاندارمری و محضر رسمی و پست و تلگراف و تلفن و دو باب دبستان دارد.در این حدود پنجاه باب مغازه هست و کاروانسرا هم دارد و دارای یک دهستان بنام «بناجو» است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ). و رجوع به جغرافیای غرب شود.
بناب. [ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان رودقات از بخش مرکزی شهرستان مرند و 3570 تن جمعیت دارد. آب آنجا از رودخانه و محصول آن غلات، حبوب، پنبه، زردآلو، بادام و کرچک و شغل اهالی زراعت و گله داری است. دبستان هم دارد و آن را میناب نیز می گویند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ معین

(بُ ) ( اِ. ) قعر آب، ته آب.

فرهنگ عمید

قعر آب، ته آب.

فرهنگ فارسی

دهی از بخش مرکزی شهرستان مرند در حدود ۲۹۱۶۹ تن جمعیت دارد. آنرا میناب هم گویند.
بن آب، قعر آب، ته آب
( اسم ) عمق آب ته آب.
دهی است جزئ دهستان رودقات از بخش مرکزی شهرستان مرند و آب آنجا از رودخانه و محصول آن غلات حبوب پنبه زرد آلو بادام و کرچک و شغل اهالی زراعت و گله داری است. دبستان هم دارد و آنرا میناب نیز می گویند ٠
بناب
بناب
بناب
بناب
بناب

جملاتی از کلمه بناب

زهی مبارک پی خواجۀ که از فرت بناب افعی در زهر یافت طعم عسل
به نوک ناوک او سم صد هزار افعی بناب ناچخ او زهر صدهزار اژدر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم