او در حدود 129 تا 216 میلادی در پرگامون (واقع در ترکیه امروزی) به دنیا آمد و بیشتر عمر خود را در روم گذراند. جالینوس بهعنوان یکی از بنیانگذاران علم پزشکی مدرن شناخته میشود و تأثیر عمیقی بر علم پزشکی و فلسفه در دورانهای بعد گذاشت.
دستاوردها
پزشکی و آناتومی: جالینوس در زمینه آناتومی بدن انسان تحقیقاتی انجام داد و اطلاعات ارزشمندی درباره ساختار و عملکرد اعضای بدن ارائه کرد. او از روشهای تجربی برای مطالعه و آزمایش استفاده میکرد و بر اساس مشاهدات خود، نظریههایی در مورد فیزیولوژی و بیماریها ارائه کرد.
نظریهها و درمانها: وی نظریههای بسیاری درباره بیماریها و درمانهای آنها داشت و بهویژه به تئوری موازنه چهار مایعات بدن (خون، صفرا زرد، صفرا سیاه و بلغم) معتقد بود. او بر این باور بود که عدم توازن این مایعات میتواند به بیماری منجر شود.
کتابها و نوشتهها: جالینوس آثار متعددی نوشت که بسیاری از آنها به زبانهای مختلف ترجمه شدند و برای قرنها بهعنوان منابع آموزشی در پزشکی مورد استفاده قرار گرفتند. برخی از آثار او شامل کتابهای تشریحی و کتابهای داروشناسی است.
جالینوس. ( اِ ) نام نوائی است:
بلبل همی سراید چون باربد
قالوس و قفل و رومی و جالینوس.اسدی ( لغت فرس ).
جالینوس. ( اِخ ) نام یکی از سرداران ایرانی که در جنگ با اعراب شرکت داشت و شکست خورد. ( تاریخ گزیده ج 1 ص 174 ).
جالینوس. ( اِخ ) نام یکی از حکمای کرام. او طبیب هشتم است از طبیبان که هریک بیمثل زمان خود بوده اند اول ایشان اسقیلپیدس دوم غورس سوم مینوس چهارم برمانیدس پنجم افلاطون ششم اسقلیپیدس هفتم بقراط هشتم جالینوس است. وی خاتم مهر اطباء است. ( آنندراج ). وی به جالینوس برغامسی و جالینوس القلوذی شهرت داشته است.مؤلف عیون الانباء آرد: آنچه از احوال جالینوس معلوم و نزد خواص و عوام مشهور است آنکه وی هشتمین و آخرین اطباء بزرگ است و نه تنها کسی بپایه او در علم نرسید، بلکه هیچکس بمقام علمی او نزدیک نگردید. از آغاز ظهور طب تا آن زمان سوفسطائیان در آن فن اختلاف بسیاری پدید آورده و محاسن آن را از بین برده بودند و او برضد آنان قیام کرد و گفته آنان را ابطال کرد و عقاید بقراط و پیروان او را استوار ساخت و به نصرت آنها اقدام کرد و کتابهای بسیار در کشف حقایق فن طب تألیف کرد و در آنها مکنونات آن را آشکار ساخت و مشکلات آن را توضیح داد. پس از وی کسی در این فن به پایه او نرسید و اطباء متأخر شاگردان او بشمارند. وی هشتاد و هفت سال زندگی کرد که هفده سال آن کودک و متعلم بود. و هفتاد سال معلم و آموزگار. این عقیده یحیی نحوی است که درباره دیگر معلمان بزرگ طب نیز همین تقسیم را بکار برده و عمر آنان را بدو دوره تعلیم وتعلم تقسیم کرده است لیکن باید در این گفته تحقیق شود، زیرا تقسیم مزبور درباره پاره ای از آنان غیرممکن بنظر میرسد از آنجمله درباره جالینوس گفته که هفده سال تعلم و هفتاد سال تعلیم کرده است، این گفته با آنچه جالینوس در بعضی مؤلفاتش آورده مخالف است که:
«پدرم پیوسته مرا هندسه و حساب و ریاضیات تعلیم داد تا به سن پانزده سالگی رسیدم در آنوقت مرا به آموختن منطق واداشت، زیرا میخواست فلسفه بیاموزم، ولی در خواب دید که مرا بتحصیل طب وادارد و آنگاه مرا به فراگرفتن این فن گماشت. در این وقت هفده سال داشتم ». بنابراین دور نیست آنچه درباره متقدمان بر او گفته نیز چنین باشد و از زمان ابقراط تا جالینوس 665 سال و از زمان اسقلیموس اول تا درگذشت جالینوس بگفته یحیی نحوی 5502 ( ؟! ) سال بوده است. و بگفته اسحاق بن حنین از زمان جالینوس تا هجرت 525 سال بوده است و بگفته اسحاق تولد جالینوس 59سال بعد از مسیح بود و آنانکه او را معاصر مسیح دانسته اند و گویند وی به سوی عیسی روآورد تا به وی ایمان آورد، درست نیست، زیرا جالینوس در مواردی از کتب خود بقسمی از موسی و مسیح یاد کرده که معلوم میشود بعد از مسیح میزیسته است، از جمله کسانی که او را معاصر مسیح دانسته اند بیهقی است که در کتاب مسارب التجارب و غوارب الغرائب گفته است: اگر در میان حواریین خبر«بولس » پسر خواهر جالینوس نمی بود، کافی بود، همو گوید جالینوس پسر خواهر خود را نزد عیسی فرستاد تا اظهار دارد که خود از آمدن نزد او عاجز است ولی به وی ایمان آورد و خود نیز به عیسی ایمان آورد در صورتی که جالینوس در مقالت اول از کتاب اخلاق پس از نقل صفات اخلاقی قومی گوید: این در سال 514 بعد از اسکندر بود.و این تاریخ صحیح ترین تاریخی است که درباره عصر اوگفته شده است. ( از عیون الانباء ج 1 صص 71 - 72 ).
(اِ. ) ۱ - نوایی است از موسیقی قدیم. ۲ - نام طبیب معروف یونانی.
از الحان سی گانۀ باربد: بلبل همی سراید چون باربَد / قالوس و قفل رومی و جالینوس (عنصری: ۳۳۷ ).
پزشک یونانی ( و. ۱۳۱ - ف. حدود ۲۱٠ م ) وی در تشریح کشفیات گرانبهایی دارد و آثار او در اسلام نیز معروف و مورد استفاده بوده است.
( اسم ) نوایی است از موسیقی قدیم.
نام یکی از حکمای کرام
اسم: جالینوس (پسر) (یونانی) (هنری) (تلفظ: jālinus) (فارسی: جالینوس) (انگلیسی: jalinus)
معنی: نام پزشکی یونانی
جالینوس (ح ۱۲۹ـ ح ۲۰۰م)(Galen, Claudius)
پزشک و کالبدشناس۱ یونانی. نظریاتش حدود ۱۵۰۰ سال بر پزشکی غرب حاکم بود. از مهم ترین نظریات او می توان گردش خون سه باره۲ و فرضیۀ مزاج ها۳، شامل خون۴، بلغم۵، صفرای زرد۶، و صفرای سیاه۷ را نام برد. عقیده داشت مزاج ها در ایجاد حالت های روانی و جسمی دخالت دارند. جالینوس کتابی با نام در باب روش های کالبدشناختی۸ نوشت و در آن، کالبدشکافی۹ حیوانات را با دقت توصیف کرد. در آن زمان، تحقیق روی جسد انسان ممنوع بود. در قرن ۱۶، به این کتاب در اروپای غربی توجه شد و به منزلۀ کتاب مرجع استاندارد کالبدشناسی تدریس می شد. او بالاترین مرجع علم پزشکی بود تا زمانی که آندرآس وسالیوس۱۰ و ویلیام هاروی۱۱ خطاهای اساسی نظریاتش را آشکار کردند. در دستگاه گردش خونی که او توصیف می کرد کبد، قلب، و مغز به ترتیب تولیدکنندۀ روح طبیعی۱۲، روح حیاتی۱۳، و روح حیوانی۱۴ بودند. جالینوس در فلسفه هم تألیفاتی داشت. او معتقد بود که طبیعت هدف مقدسی را دنبال می کند. این طرز فکر با برآمدن مسیحیت به شکل روزافزونی رواج یافت، هرچند جالینوس مسیحی نبود. این امر تأثیر افکار او را تا حدی توجیه می کند. جالینوس در مهم ترین اثرش در زمینۀ کالبدشناسی، در باب روش های کالبدشناختی، جزئیات کالبدشکافی خوک، میمون، و سگ را توصیف می کند. او عقیده داشت کالبدشکافی دقیق برای یادگیری کالبدشناسی لازم است و عدم امکان کالبدشکافی انسان مانع پیشرفت تحقیقات او بود. با سقوط امپراتوری روم در ۴۷۶م، کتاب او در اروپا مهجور ماند، ولی ترجمۀ عربی آن در خاورمیانه حفظ و به یکی از منابع طب اسلامی تبدیل شد. در ۱۵۳۱، ژوانس گینته۱۵، یکی از اساتید پزشکی دانشگاه پاریس، این کتاب را به زبان لاتینی برگرداند و اروپایی ها دوباره به این کتاب دست یافتند که به کتاب درسی مرجع کالبدشکافی و کالبدشناسی بدل شد. در اواخر قرن ۱۶، وسالیوس و دیگران نظرات جالینوس را رد کردند. جالینوس در پرگامون۱۶، واقع در آسیای صغیر، زاده شد. در آن جا، اسمیرنا۱۷، ازمیر۱۸ فعلی، کورَنت۱۹ یونان، و اسکندریۀ مصر پزشکی خواند و سپس، به زادگاه خود بازگشت و پزشک ارشد گلادیاتورها شد. در ۱۶۱م، به روم رفت، به طبابت پرداخت، و به دربار امپراتور مارکوس اورلیوس آنتونینوس۲۰ راه یافت. جالینوس اکتشافات نسبتاً کمی داشت و به آموزه های بقراط۲۱ بسیار متکی بود، ولی کتاب های فراوانی نوشت که بیش از ۱۰۰ عنوان از آن ها شناخته شده اند. در زمان جالینوس، کالبدشکافی انسان ممنوع بود و او با استنتاجات حاصل از کالبدشکافی حیوانات به نکاتی دربارۀ ساختمان بدن انسان پی می برد. او توصیفات دقیق و خوبی از استخوان ها و ماهیچه ها عرضه و بسیاری از مواردِ کالبدشکافی را برای اولین بار توصیف کرد. به علاوه، دریافت که تعداد فراوانی از ماهیچه ها به صورت جفت های متضاد۲۲ مرتب شده اند. او چندین حیوان زنده را نیز کالبدشکافی کرد و نشان داد ادرار از کلیه ها و از طریق میزنای۲۳ به مثانه۲۴ منتقل می شود. همچنین، نشان داد که در سرخ رگ۲۵ خون جریان دارد، نه هوا و بدین ترتیب، نظر اراسیستراتوس۲۶ را که حدود ۵۰۰ سال آموزش داده می شد، رد کرد.