واژه دغا در زبان فارسی به معنای فریب و نیرنگ به کار میرود. فریب به معنای ایجاد یک باور نادرست یا حقیقتی ناقص است، یا تلاشی برای جلب اعتماد به چیزی که واقعیت ندارد. طبق آموزههای قرآن، برای هر موضوعی معیاری وجود دارد که میتوان بر اساس آن مسائل را ارزیابی کرد. نمیتوان تنها به شواهد ظاهری مانند گریه و اندوه، وضعیت پوشش، قدرت بدنی، یا رفاه ظاهری، و همچنین به سوگند و قسم به خدا اعتماد کرد و فردی را صادق دانست. زیرا ممکن است این موارد تنها ظاهرسازی و فریبکاری باشند که در پس آنها، اهداف خاصی دنبال میشود. فریب مدیریت به طور عمدی شامل ارسال پیامهای کلامی یا غیرشفاهی است که به گیرنده القا میشود، در حالی که فرستنده از نادرستی آن آگاه است. نیت در این زمینه نقش بسیار مهمی ایفا میکند و تفاوت اصلی بین فریب و اشتباه صادقانه را مشخص میسازد.
دغا
لغت نامه دهخدا
دغا. [ دَ ] ( ص ) مردم ناراست و دغل و عیب دار و حرامزاده. ( برهان ). مجازاً، فریبنده و مردم ناراست. و در اغلب معانی با دغل مترادف است و با لفظ خوردن و کردن مستعمل است. ( از آنندراج ). ناراست. ( شرفنامه منیری ). دغل و ناراست. ( صحاح الفرس ). مکار. جلب
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ویژگی سیم و زر قلب و ناسره.
۳. (اسم ) مکر، فریب: کس نداند مکرِِ او اِلا خدا / در خدا بگریز و وارَه زآن دغا (مولوی: ۸۶۶ ).
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - ناراست نادرست دغل معیوب. ۲ - حرامزاده. ۳ - سیم ناسره زرقلب پول تقلبی. ۴ - ( اسم ) غدر مکر فریب. ۵ - لای و دردی هر چیز. ۶ - خس و خاشاک.
ویکی واژه
سیم و زر ناخال
دغل.
جملاتی از کلمه دغا
شاعران زمانه دور از تو همه دزد و دغا و زن مزدند
کعبتین است دو چشمت کو را مهره بازی به دغا می گوییم
حجت بارد رها کن ای دغا عقل در تن آور و با خویش آ