تاروپود به معنای شبکهای از الیاف و رشتهها است که به هم پیوسته و ساختارهای مختلفی را شکل میدهند. این واژه بهخصوص در بافتهای پارچه و صنایع نساجی به کار میرود. در این زمینه، تاروپود به دو بخش اصلی تار و پود تقسیم میشود که تارها به صورت عمودی و پودها به صورت افقی با یکدیگر تداخل دارند و فرآیند بافتن را تشکیل میدهند. تاروپود نقش اساسی در تولید پارچههای با کیفیت و مقاوم دارد. این ساختار به پارچهها استحکام میبخشد و باعث میشود که آنها در برابر کشش و سایش مقاوم باشند. همچنین، نوع و کیفیت تاروپود میتواند تأثیر زیادی بر ویژگیهای نهایی پارچه، از جمله نرمی، درخشندگی و قابلیت تنفس آن داشته باشد.

تاروپود
لغت نامه دهخدا
تار و پود. [ رُ ] ( ترکیب عطفی، اِ مرکب ) تارهای طول و عرض جامه، بهندی تانابانا گویند. ( غیاث اللغات ). با لفظ رشتن و بستن و کاویدن مستعمل است. ( آنندراج ). نخهای درازی و پهنای بافندگی. حامل و نابل
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
جملاتی از کلمه تاروپود
جامه سازم پاره پاره تاروپود مویه گویم چون زنان مرده رود
ناامیدی دستگاه زندگیست تاروپود کسوت صبح است آه
گرفته ایم رگ خواب تاروپودجهان را لباس مخمل واطلس حضور شال ندارد