جنگ تروآ

جنگ تروآ

جنگ تروآ یکی از مهم‌ترین و مشهورترین جنگ‌ها در تاریخ افسانه‌ای یونان باستان است که در ادبیات و اسطوره‌شناسی یونانی به تصویر کشیده شده است. جنگ تروآ به‌طور عمده در داستان‌های هومر، به ویژه در حماسه ایلیاد، روایت شده است. این جنگ به مدت ده سال بین یونانیان (آشیل، هکتور و دیگر قهرمانان) و ساکنان شهر تروآ (یا ایلیون) در آناتولی (ترکیه امروزی) رخ داد.

یکی از دلایل اصلی جنگ تروآ، ربوده شدن هلن، همسر منلاوس، پادشاه اسپارت، توسط پریام، پادشاه تروآ، بود. منلاوس و برادرش، آگاممنون، که پادشاه مِسِنیا بود، تصمیم به انتقام و آزادسازی هلن گرفتند و به همراه دیگر قهرمانان یونانی به تروآ حمله کردند.

جنگ تروآ شامل چندین رویداد و شخصیت مهم است، از جمله:

آشیل: قهرمان بزرگ یونانی که در جنگ نقش کلیدی داشت.

هکتور: قهرمان تروآ و برادر پریام که در برابر یونانیان جنگید.

اسب تروآ: داستان معروفی که در آن یونانیان با استفاده از یک اسب چوبی به شهر تروآ نفوذ کردند و در نهایت شهر را فتح کردند.

این نبرد با سقوط شهر تروآ و نابودی آن به پایان رسید  این جنگ به‌عنوان نماد مبارزات انسانی، عشق، خیانت و قهرمانی در ادبیات و فرهنگ غربی شناخته می‌شود.

ویکی واژه

وقوع جنگ تروآ به سده ۱۴ پ. م برمی‌گردد و خلق اثر توسط هومر در سده نهم پ. م تحقق یافته‌است. جنگ‌های فرسایشی بین یونانیان و صحراگردن مهاجم که کیمری نامیده می‌شدند اتفاق مي‌افتاد و کیمریان مهاجم هر از گاهی دست به حمله زده موفق به غارت و چپاول یونانیان می‌شدند. تروآ که گاهی تروی یا تروجان نیز از آن یاد می‌شود و اشاره به یک فرهنگ و تمدن باستانی دارد تعجب‌آور است که رد این قبایل استثنایی در ایران نیر قابل رهگیری بوده و حتی شاهنامه هم از این قبیله استثنایی یاد می‌کند به عبارتی نفوذ ایشان در ایران بسیار وسیع بوده‌است.
جنگ تروآ

جملاتی از کلمه جنگ تروآ

ادیسه در کنار ایلیاد، دومین اثر حماسی هومر، داستان‌سرای یونانی است. این کتاب که در اواخر قرن ۸ پیش از میلاد مسیح نگاشته شده، یکی از تأثیرگذارترین آثار ادبیات مغرب‌زمین به‌شمار می‌آید. داستان این کتاب، ماجراهای شاه ادیسیوس از ایتاکا و همراهان او پس از جنگ تروآ و بازگشت به وطن است. در بسیاری از زبان‌ها «ادیسه» هم‌معنای سرگردانی و آوارگی است.
ونوس از بیم آن که یونو باز دخالت کند و جان آئنیاس و یارانش را به خطر اندازد، پسر دیگر خود «کوپیدو»، ایزد عشق را روانه آئنیاس می‌کند تا در هیئت کودکی حامل هدایا، در مجلس بزم بر زانوی شهبانوی کارتاژ نشسته، عشق آئنیاس را در سینه او بدمد. شهبانو دیدو که اینک عاشق آئنیاس شده، از او درخواست می‌کند که داستان جنگ تروآ را بازگو کند.
آمفیاروس (به یونانی: Ἀμφιάραος) در اساطیر یونان پادشاه افسانه‌ای شهر آرگوس، فرزند آکلس و هایپرنسترا، و همسر ایریفیل بود. او همانند پدرش قادر به پیشگویی و شفابخشی بود که بسیار مورد احترام ایزدان قرار می‌گرفت. آمفیاروس همراه با آدراستوس، برادر همسرش بر آرگوس فرمانروایی می‌کردند. آمفیاروس در نسلی قبل از وقوع جنگ تروآ به عنوان یکی از پهلوانان یونان در شکار گراز کالیدونیان شرکت داشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم