خرگوش

خرگوش

خرگوش، یک پستاندار گیاه‌خوار از خانواده خرگوشان است که بدنی مشابه گربه و گوش‌های بلند و لب‌های شکاف‌دار دارد. دست‌های این حیوان نسبت به پاهایش کوتاه‌تر هستند و این حیوان به سرعت حرکت می‌کند و انواع مختلفی دارد. در فصل زمستان، به دلیل داشتن پوست سفید، شناسایی آن در برف دشوار می‌شود. تغییر رنگ پوست این جانور به ویژگی‌های زیستی آن‌ها مربوط می‌شود؛ به عبارت دیگر، سفیدی پوست در زمستان را می‌توان به عنوان یک سازگاری با محیط زیست آن‌ها در نظر گرفت. نوع قطبی برای محافظت از نوزادان خود در مواقع خطر، حفره‌هایی به عمق ۲ متر در برف ایجاد می‌کنند. یکی از گونه‌های این حیوان، خرگوش آنقوره است. این نوع با توجه به میانگین ۵ تا ۶ بچه در هر زایمان، قادر است سالانه ۵۰ تا ۶۰ بچه به دنیا آورد. همچنین، می‌تواند از سه ماهگی باردار شود.

لغت نامه دهخدا

خرگوش. [ خ َ ] ( اِ مرکب ) جانوریست معروف. گویند ماده او را مانند زنان حیض آید. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( انجمن آرای ناصری ). حیوانی وحشی که گوشهای دراز دارد. ( ناظم الاطباء ). ابوخداش. ابوخرانق. ابوعروة. ابوبنهان. ارنب. اصمع. حَوْشَب. درماء. درمة. درامة. عجوز. قُفّة. قَعیل. قُواع. لاغوش. لاغون. مقطعالاسحار.
خرگوش از نظر جانورشناسی: خرگوش نوعی از پستاندارانست که بتعداد زیاد و اقسام بسیار در قاره های اروپا و آسیا و افریقا و امریکای شمالی یافت میشود. خرگوش امریکای شمالی انواع متفاوت دارد که از آنجمله اند خرگوشهای پنجه سفید و خرگوشهای منطقه منجمد شمالی و خرگوشهای دم سفید و خرگوشهای دم سیاه. نوعی از خرگوشها که به انگلیسی هر می گویند از نوع دیگر آن که بزبان انگلیسی ربیت نامیده میشود بواسطه بزرگی جثه و بزرگتر بودن دو پا و درازی گوش و وسعت کف پا متمایز است و از این دو نوع خرگوشهای نوع دوم بچه های خود را برهنه و فاقد مو در سوراخهای زیرزمینی به دنیا می آورند در حالی که خرگوشهای نوع اول بچه های خود را با مو و در سطح زمین از دو تا چهار تا می زایند. خرگوش به اصناف متعدد و تعداد کثیر در سراسر کانادا و سرحد شمالی ایالات متحده امریکا و در کوهستانهای جنوبی آن یافت میشود. رنگ قهوه ای خرگوشهادر زمستانها بسفید تبدیل میشود زیرا این حیوان در زمستان پشمهای تابستانی خود را می ریزد. پاهای بلند خرگوش موجب میشود تا آن در روی برف به تندی بدود و این حیوان دراین نوع دویدن بین سایر پستانداران بی نظیر است. خرگوشهای مناطق منجمد شمالی در نواحی درخت زار شمالی کانادا و آلاسکا زیست می کنند و خرگوشهای دم سیاه در ایالات متحده امریکا بسیار یافت میشوند. این قسم خرگوش بواسطه چستی و چالاکی و سرعت گامها همه نوع سگهای شکاری را عقب می گذارد و فقط تازیها هستند که می توانند آنها را شکار کنند زیرا وجود آنها برای مزارع غلات بسیار زیانمند است. وجه تمایز خرگوشهای دم سیاه با خرگوشهای دم سفید علاوه بر سیاهی و سفیدی رنگ دم آنها در نوارهای سیاهرنگی است که در روی پشت آنها قرار دارد: در خرگوشهای دم سیاه اندازه هر یک از این نوارها وسیعتر و بزرگتر از اندازه نوار خرگوشهای دم سفیداست:
شیر غژم آورد و جست از جای خویش
آمد آن خرگوش را آلغده پیش.رودکی.گفت با خرگوش خانه خان من
خیز و خاشاکت از او بیرون فکن.

فرهنگ معین

(خَ ) (اِ. ) پستانداری علفخوار جزو راستة جوندگان با گوش های دراز و دو دست های کوتاه تر از پاها که بسیار تند می دود.

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) پستانداری علف خوار و از راستۀ جوندگان، با گوش های دراز، لب های شکاف دار، دست هایی کوچک تر از پاها، و دم کوتاه.
۲. (نجوم ) = ارنب

فرهنگ فارسی

یکی از صورتهای فلکی جنوبی ارنب
( اسم ) پستانداری است علفخوار جزو راست. جوندگان باندام گربه دارای گوشهای دراز و لبهای شکافدار. دستهای وی از پاها کوتاهتر است و بسیار تند میرود و آن دارای اقسامی است ارنب.
نام کوچه ای بوده به نیشابور و معرب آن خرجوش است از آنجاست ابو سعید عبدالملک بن ابی عثمان خرگوشی که از فقیهان معروف بوده است.

جملاتی از کلمه خرگوش

قصه تا کی گویم از بس خواب خرگوش خسان راست چون شیران به شب آتش زده در بیشه‌ایم
قانع به همینی که دو چشمت باز است خرگوش صفت، و لیک بیدار نه‌ای
بیداری دولتت فکنده در دیده فتنه خواب خرگوش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم