حصول به معنای دستیابی یا رسیدن به چیزی است و در زمینههای مختلف میتواند معانی متفاوتی داشته باشد. در علوم، به معنای بهدست آوردن نتایج یا دادههاست. در تجارت، به معنای تولید و کسب درآمد از محصولات یا خدمات است. در فلسفه، به درک و شناخت حقیقت اشاره دارد. در مجموع، حصول به معنای رسیدن به هدف یا نتیجه مطلوب در هر زمینهای است. عوامل متعددی میتوانند بر حصول نتایج مثبت تأثیر بگذارند. برنامهریزی مناسب، تخصیص منابع کافی، و استفاده از تکنیکهای مؤثر از جمله این عوامل هستند. همچنین، همکاری و تعامل مؤثر میان اعضای تیم، بهبود مهارتها و آموزشهای مستمر نیز نقشی کلیدی در دستیابی به نتایج مطلوب ایفا میکنند. در نهایت، انگیزه و تعهد افراد به اهداف سازمانی نیز بسیار مهم است.
حصول
لغت نامه دهخدا
حصول. [ ح ُ ] ( ع مص ) حاصل شدن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). بحاصل آمدن. بحاصل شدن. به دست آمدن. حاصل گردیدن. پیدا شدن. ( دهار ). باقی ماندن. ( آنندراج ): اقوال پسندیده مدروس گشته... و عالم غدار... بحصول این ابواب تازه روی و خندان. ( کلیله و دمنه ). با حصول ارادت و شمول سعادت روی بغزنه نهاد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 337 ). حکما گفته اند رزق اگرچه مقسوم است به اسباب حصول آن تعلق شرط است. ( گلستان )
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. باقی ماندن.
فرهنگ فارسی
حاصل شدن، بدست آمدن، باقی ماندن چیزی
۱ - ( مصدر ) حاصل شدن بدست آمدن دست دادن رسیدن: حصول مراد. ۲ - (اسم ) ظهور ایجاد وقوع پیدایش. ۳- وجود بعد از عدم. توضیح فارابی گوید: حصول صورت در چیزی بر سه نوع است: یکی حصول صورت در حس و دیگر حصول صورت در عقل و سه دیگر حصول صورت در جسم. قسم اول بواسط. تصور است و قسم دوم بواسط. حصول صورت منفرد او غیر ملابس با ماده در عقل است و قسم سوم بانفعال است.