کلمه حالا در زبان فارسی بهعنوان قید زمان به کار میرود و به معنای اکنون یا الان است. این واژه معمولاً در جمله به عنوان قید زمان و در موقعیتهای مختلف قرار میگیرد. بهطور معمول، این واژه در ابتدای جمله یا پس از فعل ظاهر میشود. در نوشتار رسمی، بهتر است از این کلمه در مکالمات غیررسمی و سبکهای نوشتاری آزاد استفاده شود. در متون رسمی و آکادمیک، واژههای دیگری مانند اکنون یا در حال حاضر ممکن است مناسبتر باشند. این کلمه بهطور طبیعی به صورت hālā تلفظ میشود و ممکن است در زمینههای مختلف معانی متفاوتی داشته باشد. بهعنوان مثال، در مکالمات غیررسمی برای نشاندادن تغییر حالت یا زمان به کار میرود. همچنین، در برخی جملات، حالا میتواند بهعنوان یک پیونددهنده برای ایجاد ارتباط بین دو جمله یا دو بخش از یک جمله استفاده شود.
حالا
لغت نامه دهخدا
دروغی که حالا دلت خوش کند
به از راستی کت مشوش کند.سعدی.|| فوراً. معجلاً. عاجلاً. || یک دم. ( لغت نامه اسدی ص 515 ). || پیشادست. سَلَم. نقد. || از حالا؛ از هم اکنون. از این ببعد: از حالا تا فردا؛ از امروز تا فردا.
( حالاً ) حالاً. [ لَن ْ ] ( ع ق ) فی الفور. درحال.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
اکنون درین وقت الان الحال: (( حالا فرصت ندارم. ) )
فی الفور در حال
ویکی واژه
(گفتگو): هنگامی گفته میشود که از مخاطب خواسته شود که نگران با دلواپس موضوع مورد بحث یا مورد اختلاف نباشد.
جملاتی از کلمه حالا
شنیدم وز زبان او مقالات مقالاتی که میگفتم بحالات
نسبت خرقه ام از پیر خرابات بود به از این نسبت خرقه ز محالات بود
بهصورت کلی میتوان بهوسیله مردم الگوها را تشخیص داد یا کشف نمود (در بعضی از حالات نیز میتوان از رایانه استفاده کرد)