ده عیدو

لغت نامه دهخدا

ده عیدو. [ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل. واقع در 4هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد کنار راه مالرو ده دوست محمد به زابل. سکنه آن 150 تن. آب آن از رودخانه هیرمند تأمین می شود. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

جمله سازی با ده عیدو

نکوئی بر دل است از دهر و بد بر طبع آلوده طرب بر مردم است از عیدو غم بر گاو قربانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
اسکل
اسکل
دیکته
دیکته
همبستر
همبستر
هورنی
هورنی