واژه تنفیذ به معنای اجازه دادن یا تأیید کردن است و در زمینههای حقوقی و سیاسی به کار میرود. این واژه به فرآیند تأیید یا تصویب یک اقدام، تصمیم یا حکم اشاره دارد که توسط مقام یا نهاد بالاتر انجام میشود.
معانی و کاربردها:
تأیید و تصویب: این اصطلاح به معنای تأیید یا تصویب یک عمل یا تصمیم است. بهعنوان مثال، اگر یک قانون یا مصوبه توسط مجلس تصویب شود، برای اجرایی شدن آن ممکن است نیاز به تنفیذ رئیسجمهور یا مقام بالاتر داشته باشد.
در نظامهای سیاسی: در بسیاری از نظامهای سیاسی، این کلمه به معنای تأیید نهایی یک تصمیم یا اقدام توسط مقاماتی مانند رئیسجمهور، وزیر یا دیگر مقامات عالیرتبه است. بهعنوان مثال، تنفیذ حکم ریاستجمهوری به معنای تأیید نهایی آن حکم است.
در حقوق اداری: در زمینه حقوق اداری، تنفیذ به معنای تأیید و اجرایی کردن تصمیمات اداری یا قضایی است که باید توسط مقامات مربوطه انجام شود.
در قراردادها و توافقات: در برخی موارد، به معنای تأیید نهایی یک قرارداد یا توافقنامه نیز به کار میرود.
یک روز پیش از مراسم تنفیذ حکم ابراهیم رئیسی، سازمان عفو بینالملل در توییت خود نوشت: «جنایات علیه بشریت» بر این مراسم سایه انداخته است، این سازمان خواستار انجام «تحقیقات کیفری» به دلیل نقش رئیسی در «جنایات علیه بشریت» در رابطه با «کشتار ۶۷» شده است.
و چنانکه ساکنان زمین سر بر آستانه مقدسه عالیه می نهند، روشنان عالم بالا، پیشانی بر خاک جناب میمون خواهند نهاد و اوامر و نواهی این پادشاه عالی نسب شریف حسب، بر بر و بحر و خشک و تر و ذروه و حضیض عالم بر اطلاق تنفیذ یابد. چنانکه اگر خواهد امر او زمین را در حرکت آرد و نهی او زمان را از حرکت باز دارد.
در زمان صفویان مرسوم بود که پادشاه جدید حکمهایی را که در زمان سلطان پیشین صادر شده بود، تنفیذ میکرد و دوباره آنها را امضاء مینمود، ولی شاه اسماعیل دوم هیچیک از احکام دو پادشاه پیش از خود را امضاء نکرد.
هاشمی حتی در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری محمود احمدینژاد شرکت نکرد و روز تنفیذ به سفر شمال رفت. مصباحی مقدم میگوید حتی دفتر رهبری هم هلیکوپتری برای شرکت هاشمی در مراسم تنفیذ به محل اقامت او فرستادند ولی هاشمی را نیافتند و دست خالی برگشتند.