واژهٔ تأخّر در زبان عربی، مصدر و بهمعنای واپسشدن و پسماندن است. در منابع معتبری همچون تاجالمصادر بیهقی، ترجمان جرجانی و منتهیالارب بر این معنا تأکید شده است. این واژه در مقابل تقدّم قرار میگیرد و به حالت متأخّر در برابر متقدّم بهکار میرود. از دیگر معانی این واژه، درنگکردن و کندی ورزیدن در انجام کاری است که در کتابهایی مانند ناظمالاطباء نیز به آن اشاره شده است. همچنین در برخی متون، تعبیر آخر افتادن بهعنوان معادلی برای تأخّر بهکار رفته که در فرهنگ نظام آمده است. بهطور کلی، این واژه بیانگر حالتی است که شخص یا چیزی در موقعیت یا زمانی پس از دیگری قرار گیرد. کاربرد آن در متون ادبی و علمی، نشاندهندهٔ اهمیت این مفهوم در بیان ترتیب زمانی و اولویتها است.
تأخر
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. عقب ماندگی.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
معنی یَتَأَخَّرَ: که تأخیر پیدا کند - که عقب بیفتد (منظور از تقدم،در عبارت "إِنَّهَا لَإِحْدَی ﭐلْکُبَرِ نَذِیراً لِّلْبَشَرِ لِمَن شَاءَ مِنکُمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ " پیروی کردن از حق است که مصداق خارجیش ایمان و اطاعت است، و منظور از تاخر، پیروی نکردن...
ریشه کلمه:
اخر (۲۵۰ بار)
ویکی واژه
جمله سازی با تأخر
دربارهٔ تاریخ تألیف و تدوین اوستای متأخر نمیتوان به قطعیت اظهار نظر کرد. احتمالاً قدیمیترین بخشهای آن یعنی یشتهای کهن، به صورتی که اکنون در دست است، در قرن نهم یا هشتم پیش از میلاد، حدود یک قرن پس از گاهان، تألیف و تدوین شدهاست.