دیباج یکی از شهرهای کوهستانی شهرستان دامغان در استان سمنان به شمار میآید. این شهر در فاصله ۵۵ کیلومتری شمال دامغان واقع شده و مرکز دهستان رودبار است. دیباج در سال ۱۳۷۵ و بر اساس مصوبه هیئت وزیران وقت به status شهر ارتقا یافت و هماکنون دارای شهرداری میباشد. این شهر شامل محلههای قلعه، ورزن و زردوان است که نام آنها از روستاهای قدیمی و به هم پیوستهای گرفته شده که در زمان تأسیس شهر جدید وجود داشتهاند. پیشتر، دیباج به نام چهارده یا چهارده رودبار شناخته میشد. اگرچه این نام هنوز در میان مردم محلی رایج است، اما از سال ۱۳۷۵ بهطور رسمی به عنوان یک شهر شناخته شده و دارای شهرداری است. دیباج به عنوان مهد فرهیختگان، علما و ادیبان از خانوادههای هدایت، آقایان، شکوهی، فانی، قدمی، آغوشانی، عین الکمال، اصحابی و فخرالدین و... شناخته میشود که نسلهای آنها به مهاجرت پرداخته و برخی به خانوادههای دیگر منشعب و گسترش یافتهاند.
دیباج
لغت نامه دهخدا
دینار کیسه کیسه دهد اهل فضل را
دیباج شله شله بر از طاقت و یسار.عسجدی.عنکبوت آمد آنگاه چو نساجی
سر هر تاجی پوشید به دیباجی.منوچهری.دیباچه دیوان خود از مدح تو سازم
تا هر ورقی گیرد از او قیمت دیباج.سوزنی.و جامه های دیباج زربافته درو پوشانیدند. ( تاریخ قم ص 302 ). || ابن مسعود کلمه دیباج را بر حوامیم یا حامیم های قرآن اطلاق نموده است و آن سوره ها عبارتند از: سوره المؤمن، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیة و احقاف. ( از تاج العروس ). || نوعی از خط عربی. ( ابن الندیم ). || شتر ماده جوان. ( از تاج العروس ) ( منتهی الارب ).
دیباج. [ دَ ] ( ع اِ ) صورتی است از دیباج. ( از لسان العرب ).
دیباج. ( اِخ ) عده ای از خاندان رسول اکرم و غیره بدین نام ملقب بوده انداز جمله محمدبن عبداﷲبن عمروبن عثمان بن عفان، مادرش فاطمه دختر امام حسین ( ع )، اسماعیل بن ابراهیم العمربن الحسن بن علی و محمدبن المنذربن الزبیربن العوام ووجه تسمیه ایشان جمال و ملاحت ایشان بوده است. ( از تاج العروس ). محمدبن جعفر ملقب بوده است به دیباج بسبب تازگی و گشادگی و خوبرویی او. ( تاریخ قم ص 223 ).
فرهنگ اسم ها
معنی: دیبا، پارچه ابریشمی، ( معرب از فارسی ) ( = دیبا و دیباه )، ← دیبا
دانشنامه عمومی
دیباج خود شامل محله های قلعه، ورزن و زردوان است ( بر گرفته از اسامی روستاهای قدیمی به هم پیوسته از زمان ایجاد شهر جدید ) پیشتر آن را چهارده یا چهارده رودبار می خواندند. هرچند هنوز این نام بین مردم محلی رایج است اما از سال ۱۳۷۵ به صورت رسمی این منطقه به شهر تبدیل و دارای شهرداری است. [ نیازمند منبع]
دیباج مهد فرهیختگان، علما و ادیبانی از خانواده های هدایت، آقایان، شکوهی، فانی، قدمی، آغوشانی، عین الکمال، اصحابی و فخرالدین و... است که از نسل آنها مهاجرت و برخی به فامیل های دیگر منشعب و گسترده شدند. از معروف ترین شخصیت ها؛ صادق هدایت از خاندان هدایت و نوه اسماعیل کمال ( که به دست زکی خان زند کشته شد ) و فرزند رضا قلی خان هدایت ( ملقب به رضا قلی خان طبرستانی یا رضا قلی خان هزارجریبی ) است که هر چند خود متولد تهران بوده، اما اصالت دیباجی داشت. اسماعیل کمال ( در برخی منابع از او با عنوان آقا محمدطاهر طبرستانی یاد کرده اند )، جد صادق هدایت، از اعیان قریه چهارده رودبار و خزانه دار آقامحمدخان قاجار بود. از خاندان هدایت و فرزندان رضا قلی خان، جوادخان سعدالدوله و مهدی قلی خان مخبرالسلطنه به نخست وزیری، مرتضی قلی خان صنیع الدوله به ریاست مجلس شورای ملی و محمدقلی خان مخبرالملک به نمایندگی مجلس و وزارت دارایی، حسین قلی خان مخبرالدوله به وزارت پست و تلگراف در دوره قاجار و پهلوی رسیدند. در دوره پهلوی، دبستانی به نام این خاندان ( هدایت ) در دیباج ایجاد شده است که کماکان به فعالیت می پردازد و نیز پویا شکوهی مجری، کارگردان، گزارشگر شبکه جام جم و تهیه کننده مراسمات و همایشها از هنرمندان این خطه و دیار می باشد.
چهارده قبلاً از چهار روستای کوچک تر تشکیل می شد. علاوه بر سه روستایی که در بالا نام برده شد، روستا یا ده چهارم امین آباد نام داشت که اکنون خراب ده نامیده می شود و هر سال در هشتم محرم مردم به یادبود مردگان این ده در آنجا گرد می آیند. بنا به گفته مردم محلی این ده در گذشته بر اثر حمله سپاهیان مهاجم یا بلایای زمینی ویران شده است. امروزه اندکی بنای مخروبه در محل این ده دیده می شود.
جملاتی از کلمه دیباج
عنکبوت آمد و آنگاه چو نساجی سر هر تاجی پوشید به دیباجی
مشتاق ره تو را مغیلان در زیر قدم حریر و دیباج
وطن من ز حمل بخشش تو هست آگنده از زر و دیباج