کلمه دعوت کردن به معنای فراخواندن یا دعوت نمودن است و به عمل جلب توجه و خواستن حضور یک یا چند نفر در یک مکان یا رویداد خاص اشاره دارد. این واژه در زمینههای اجتماعی و فرهنگی به کار میرود و میتواند شامل دعوت به مهمانی، مراسم، رویدادها، یا حتی ملاقاتهای دوستانه باشد. دعوت کردن میتواند به صورت رسمی یا غیررسمی انجام شود. برای مثال، در یک مراسم عروسی یا جشن تولد، دعوتنامههای رسمی ارسال میشود تا افراد خاصی به این رویداد دعوت شوند. در عوض، در یک ملاقات دوستانه، ممکن است به سادگی از یک دوست خواسته شود که به خانهتان بیاید. این عمل نه تنها نشاندهنده تمایل به برقراری ارتباط و تعامل اجتماعی است، بلکه میتواند به معنای احترام و ارادت به دیگران نیز باشد.
دعوت کردن
لغت نامه دهخدا
برو ای زاهد و دعوت مکنم سوی بهشت
که خدا در ازل از اهل بهشتم بسرشت.حافظ ( از آنندراج ). || تبلیغ کردن. به دینی یا مرامی یا عقیده ای خواندن. خواندن مردم به طرفداری از مقصدی یا مرامی. خواندن به امری: پیغمبر( ص ) نامه ای بدو [ اپرویز ] نبشت و او را به اسلام دعوت کرد.( فارسنامه ابن البلخی ص 106 ). با فایق طریق مراسلت و مکاتبت و موالات و مواخات پیش گرفت و او را به مخالفت تاش دعوت کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 55 ). || دعا کردن:
دعوت عاشقانه می کردم
بخت درهای آسمان بگشاد.خاقانی.|| آواز دادن و بانگ کردن. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
دعوت، دعوت ساختن.
جمله سازی با دعوت کردن
«پیش از آنکه من فیزیک ستارگان را در دانشگاه تدریس کنم این درس وارد دانشگاههای ایران نشده بود و تنها علم نجوم تدریس میشد آن هم نه در رشتهٔ فیزیک بلکه ریاضی. زمانی که از من برای تدریس در دانشگاه دعوت کردند، از آنجا که دستیار دکتر روشن بودم، در ابتدا ترمودینامیک تدریس میکردم اما پس از مدتی قرار شد برای اولین بار در ایران و به صورت مستقل درس فیزیک ستارهها را برای دانشجویان رشتهٔ فیزیک تدریس کنم».
شرم دوپینگ وینوکوروف موجب شد که روی مسابقه دادن در تور دو فرانس ۲۰۱۰ حساب نکند؛ ولی برگزارکنندگان جیرو این نگرانی را نداشتند و از او دعوت کردند تا در مسابقه شرکت کند. هدف او، عملکردی قدرتمند در جیرو بود.
گروهی از چهل فرد صاحبمنصب معروف به چهلگانی، علیه آرامشاه توطئه کرده و شمسالدین ایلتُتْمِش، فرماندار شهر بدایون را برای جایگزینی آرامشاه دعوت کردند. ایلتتمش آرامشاه را در سال ۱۲۱۱ در دشت باغ جود در نزدیکی دهلی شکست داد. از سرنوشت آرامشاه خبر دیگری در دست نیست.
در سالهای آخر عمر وی دوستان زیادی از وی دعوت کردند که به آمریکا یا اروپا بیاید و در آنجا اقامت کند؛ ولی او هرگز قبول نکرد و معتقد بود که هر چه از افغانستان دورتر شود درد غربت بیشتر وی را میآزارد.