شادروان

شادروان در زبان فارسی اصطلاحی است برای مورد خطاب قرار دادن فردی که فوت شده و با احترام از او یاد می‌شود. بنابراین شادروان برای اشاره به افراد درگذشته و یادآوری نام و خاطره آن‌ها به کار می‌رود و بار معنایی مثبت و محترمانه‌ای دارد. به عنوان مثال، در مراسم ترحیم یا در متون یادبود، از این واژه استفاده می‌شود.

شاد به معنای خوشحال و روان به معنای روح یا جان است. بنابراین، شادروان به معنای فردی که روحش شاد است تعبیر می‌شود.

لغت نامه دهخدا

شادروان. [ رَ ] ( ص مرکب ) دعایی است مرده را پیش از بردن نام او. با روح شاد. مغفور. خدا بیامرز. آمرزیده. مبرور. غفران پناه. جنت مکان. خلدمکان. خلدآشیان. || شاددل

فرهنگ معین

(رَ ) (ص مر. ) مرحوم، آمرزیده.
(دُ یا دَ رْ ) [ په. ] (اِ. ) ۱ - چادر، سراپردة بزرگ. ۲ - فرش گران بها. ۳ - شاه نشین.

فرهنگ عمید

۱. پردۀ بزرگی که در قدیم جلو بارگاه سلاطین می کشیدند، سراپرده: برو ببین که چه زیبا کشیده دست بهار / ز گونه گونه در اطراف باغ شادروان (کمال الدین اسماعیل: ۷۷ ).
۲. پیشگاه کاخ و بارگاه.
۳. فرش و بساط گران مایه.
۴. سد و بندی که بر رود و نهر می بندند.
۵. منبع آب که دارای حوض و فواره باشد.
* شادُروان مروارید: (موسیقی ) [قدیمی] از الحان سی گانۀ باربد: چو شادُروان مروارید گفتی / لبش گفتی که مروارید سُفتی (نظامی۱۴: ۱۷۹ ).
۱. صفتی احترام آمیز برای درگذشته، مرحوم.
۲. [قدیمی] ویژگی آن که روحش شاد باشد.

فرهنگ فارسی

سراپرده، پیشگاه کاخ وبارگاه، بساطگرانمایه، کلمه فارسی بجای مرحوم، احترام، روحش شادباشد
۱ - سراپرده که در قدیم پیش در خانه و ایوان پادشاهان و امیران میکشیدند. ۲ - خیمه چادر. ۳ - پرده بزرگ مانند پامیانه. ۴ - سایبان. ۵ - فرش منقش بساط گرانمایه. ۶ - زیر کنگره های عمارت و سردر خانه ۷ - لحنی از الحان باربدی. ۸ - سدی که بر رود و نهر بندند: شادروان شوشتر. ۹ - فواره ( باین معنی در عربی و ترکی مستعمل است ). ۱٠ - اصل بنیاد اساس.
(صفت ) ۱ - آن که روحش مسرور باشد: به جهت آن تا این خلیفه زادگان جعلکم خلائف فی الارض شادروان باشند این شادروان سفلی را چنان بسیط و عریض تربیت فرمود... ( لباب الالباب ). ۲ - مرحوم مغفور: مجلس فاتحه شادروان... در مسجد... منعقد خواهد شد.

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:پل

جملاتی از کلمه شادروان

گشته شادروان صدر او فلک وندر قتال پیش او شیر فلک چون شیر شادروان شده
ابوگروا دو، روستایی از توابع بخش شادروان شهرستان شوشتر در استان خوزستان ایران است.
تاریخ شکسته شدن سد مذکور دقیقاً ثبت نشده‌است، ولی احتمالاً در قرن پنجم یا ششم هجری قمری بوده‌است؛ زیرا تا قبل از تاریخ مذکور، سد اهواز هنوز سالم بوده‌است. به‌طوری‌که مقدسی در قرن چهارم هجری قمری دربارهٔ آن می‌نویسد: «اگر شادروان (سد) نبود اهواز نبود! چه در آن هنگام از آب‌هایش بهره‌برداری نمی‌شد. شادروان درهایی دارد که هنگام افزایش آب آن‌ها را باز می‌کنند و گر نه اهواز را غرق می‌کند.»
دلشاد مباد آنکه بدو شاد نباشد وانکس که بدو شاد بود شادروان باد
گاه چون بی دولتان از خاک و خس بستر کنیم گاه چون ارباب دولت نقش شادروان شویم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم