واژه حتماً از جمله کلمات رایج در زبان فارسی به شمار میآید و برای نشان دادن ضرورت یا الزامی بودن یک موضوع به کار میرود. زمانی که حتماً در انتهای یک جمله قرار میگیرد، معمولاً نیازی به ویرگول یا علامت نگارشی خاصی نیست، مگر در موارد خاص و جملات پیچیدهتر. حتماً میتواند در شرایط مختلف معانی گوناگونی داشته باشد، از جمله تأکید بر انجام یک کار، ابراز تعهد یا اعلام قطعیت. واجب و قطعی. در تفسیر مجمع البیان آمده است که حتم، جزم و قطع هر سه به یک معنا هستند. هیچکس از شما نیست که از ورود به جهنم معاف باشد؛ این حکم بر پروردگارت قطعی است. سپس پرهیزگاران را نجات میدهیم و ستمکاران را در آن به زانو در میآوریم. ظاهر آیه نشان میدهد که همه به جهنم وارد خواهند شد، اما بدکاران در آن باقی خواهند ماند و نیکوکاران از آن خارج خواهند شد. با این حال، ورود به معنای دخول نیست. راغب گفته است که ورود به معنای قصد کردن آب است، مانند آیه «فَلَمّا وَرَدَ ماءَ مَدْیَنَ» که به قصد آب مدین اشاره دارد.
حتما
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
معنی یُسْأَلُنَّ: حتماً بازپرسی می شود - حتماً باز خواست می شود - حتماً سؤال می شود
معنی یُخْرِجَنَّ: حتماً خارج می کند -حتماً بیرون می کند
معنی نَخْرُجَنَّ: حتماً خارج می شویم - حتماً بیرون می آییم
معنی لَا تُصِیبَنَّ: حتماً نمی رسد - حتماً واقع نمی شود برای
معنی یُبَیِّنَنَّ: حتماً بیان می کند - حتماً آشکار می کند
معنی نُنَبِّئَنَّ: حتماً خبر می دهیم - حتماً آگاه می کنیم
معنی نُبَوِّئَنَّهُمْ: حتماً آنان را منزل می دهیم - حتماً آنان را سکونت می دهیم
معنی نَجْزِیَنَّ: حتماً جزا می دهیم - حتماً پاداش می دهیم
معنی نَجْزِیَنَّهُمْ: حتماً آنان را جزا می دهیم - حتماً به آنان پاداش می دهیم
معنی نُحَرِّقَنَّهُ: حتماً اورا می سوزانیم - حتماً آن را باسوهان به صورت براده در می آوریم
معنی تُبْعَثُنَّ: حتماً برانگیخته می شوی -حتماً تو را بر پا می دارند
ریشه کلمه:
حتم (۱ بار)
واجبو قطعی. در مجمع البیان گوید: حتم و جزم و قطع هر سه به یک معنی است از شما کسی نیست مگر آنکه وارد جهنّم میشود، این ورود یا این حکم بر پروردگارت حتمی است سپس پرهیزگاران را نجات میدهیم و ستمکاران را در آن به زانو در آمده میگذاریم. ظاهر آیه میرساند که همه به جهنّم داخل خواهند شد ولی بد کاران در آن مانده و نیکوکاران بیرون خواهند رفت ولی ورود به معنی دخول نیست راغب گفته: ورود به معنی قصد کردن آب است «فَلَمّا وَرَدَ ماءَ مَدْیَنَ» چون آب مدین را قصد کرد. پس ورود به معنی قصد آب است چنانکه صدور به معنی برگشتن میباشد علی هذا به نظر نگارنده این دو آیه عبارت اخرای آیات قبل است که فرموده «فَوَرَبِّکَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّیاطینَ ثُمُّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثّیاً. ثُمَّ لَنَنْزِ عَنَّ مِنْ کُلِّ شَیْعَةٍ اَیُّهُمْ اَشَدُّ عَلَی الرَّحْمنِ عِتیّاً. ثُمَّ لَنَحْنُ اَعْلَمُ بِالَّذینَ هةمْ اَوْلی بِها صِلّیاً». این آیات روشن میکند که همه در کنار جهنّم حاضر میشوند و خدا میداند کدام کس به داخل شدن اولی است و آن همان نجات پرهیزگاران و ماندن ستمکاران است واللّه العالم. المیزان درباره این آیه به تفصیل سخن گفته، طالبین رجوع کنند و روایتی از امام صادق علیه السلام نقل میکند که ورود به معنی دخول نیست و روایات دیگر در این باره نقل کرده است به نظر المیزان ورود به معنی دخول نیست ولی آنچه ما از آیات قبل استظهار کردیم در المیزان نیامده. نا گفته نماند این کلمه بیشتر از یک مورد در قرآن مجید یافته نیست.
جملاتی از کلمه حتما
هم عفو احتمال ترا رسم سیرتست دور سپهر هست چنان کت ارادتست
حیات را تو اگر پاس داری اندر دهر ممات را نتوان احتمال امکان داد
تاجی از مهر پایهاش ارفع مهری ایمن ز احتمال زوال