محلی است که در آن انواع قهوه، اسپرسو، لاته و کاپوچینو به مشتریان ارائه میشود. برخی از کافهها ممکن است نوشیدنیهای دیگری نیز داشته باشند و غذاهایی مانند تنقلات سبک، ساندویچ، کلوچه، میوه یا شیرینی را نیز سرو کنند. یک کافه ممکن است ویژگیهایی از یک بار یا رستوران را داشته باشد، اما با کافهتریا متفاوت است. در بسیاری از قهوهخانهها در غرب آسیا، قلیان و تنباکوی طعمدار بیشتر عرضه میشود و در برخی از کافههای اروپای قارهای، مشروبات الکلی نیز ارائه میگردد. اگرچه امروزه این محل و قهوهخانه بهطور مشابه استفاده میشوند، اصطلاح قهوهخانه ریشهای قدیمیتر دارد و به مکانهایی اشاره میکند که بهعنوان محل ملاقات مردم پس از محبوبیت قهوه تأسیس شدهاند؛ مشابه چایخانهها که پس از رواج چای شکل گرفتند. از سال ۱۳۶۰ در ایران، کافیشاپها به تدریج جای چایخانهها را که به ارائه چای اختصاص داشتند، گرفتند. از نظر فرهنگی، این مکانها عمدتاً بهعنوان مراکز اجتماعی برای تعامل مردم عمل میکنند و فضایی را برای مشتریان فراهم میآورند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
کافه
لغت نامه دهخدا
کافه. [ ف ِه ْ ]( ع اِ ) رئیس و مهتر لشکر. ( المنجد ) ( منتهی الارب ).
فرهنگ معین
(فِ ) [ فر. ] (اِ. ) جایی که در آن قهوه، چای، شیرینی و امثال آن صرف کنند.
فرهنگ عمید
جمیع، همه، همگی.
فرهنگ فارسی
رئیس و مهتر لشگر
دانشنامه عمومی
قهوه خانه به مکانی مشابه کافه گفته می شود که در آن ها در درجهٔ اول قهوه سرو می شود. یک قهوه خانه ممکن است نوشیدنی های دیگر و وعده های سبک نیز سرو کند. همچنین، بسیاری از قهوه خانه ها در خاورمیانه یا در محله های مهاجران از خاورمیانه در کشورهای غربی قلیان سرو می کنند.
اولین قهوه خانه ها در قرن پانزدهم میلادی در ایران صفوی پدیدار شدند و در قرن شانزدهم میلادی به نواحی تحت فرمان امپراطوری عثمانی گسترش یافتند. قهوه خانه ها به مکان های ملاقات پرطرفداری تبدیل شدند که مردم برای نوشیدن قهوه، صحبت کردن، انجام بازی هایی مانند شطرنج و تخته نرد، شنیدن داستان ها و موسیقی، و بحث در مورد اخبار و سیاست در آن ها جمع می شدند.
طبق ادعای وزارت میراث فرهنگی و گردشگری ایران، اولین قهوه خانه ها در ایران در دوره صفویه در زمان شاه طهماسب در شهر قزوین تأسیس شده اند و در زمان شاه عباس اول در شهر اصفهان گسترش یافتند و این در حالی است که ترکیه درخواست ثبت قهوه خانه را به عنوان میراث فرهنگی آن کشور داده است.
دانشنامه اسلامی
ریشه کلمه:
کفف (۱۵ بار)
«کَافَّة» از مادّه «کف» به همان معنای «کف دست» است، واز آنجا که انسان با دست خود، اشیاء را می گیرد، یا از خود دور می کند، این کلمه گاهی به معنای «جمع کردن» و گاهی به معنای «منع کردن» آمده است.