پلاک

پلاک

پلاک به معنای یک قطعه کوچک و معمولاً مسطح از ماده‌ای مانند فلز، چوب یا پلاستیک است که معمولاً برای شناسایی، علامت‌گذاری یا نشان دادن اطلاعات خاصی استفاده می‌شود. آن ها می‌توانند در اشکال و اندازه‌های مختلف وجود داشته باشند و کاربردهای متنوعی دارند.

برخی از کاربردهای آن عبارتند از:

خودرو: برای شناسایی خودروها و ثبت اطلاعات مربوط به مالکیت و مشخصات فنی آن‌ها.

شناسایی: برای شناسایی افراد، مانند پلاک‌های شناسایی کارکنان یا دانش‌آموزان.

پلاک‌های آدرس: برای نشان دادن شماره خانه یا نام خیابان در مکان‌های مختلف.

یادبود: برای یادآوری و گرامیداشت افراد یا رویدادهای خاص.

پلاک‌ها معمولاً شامل اطلاعاتی مانند نام، شماره، تاریخ یا هر نوع اطلاعات دیگری هستند که به شناسایی یا علامت‌گذاری کمک می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

پلاک. [ پْلا / پ ِ ] ( فرانسوی، اِ ) ورقه یا لوح آهن یا برنج ومس و غیره که روی آن نام کسان و شغل و امثال آن نقرو بر در خانه یا روی اشیاء نصب کنند. صفیحه. لوح.

فرهنگ معین

(پِ ) [ فر. ] ( اِ. ) ۱ - ورقه یا صفحة معمولاً فلزی که اطلاعاتی روی آن حک شود. ۲ - نوار پلاستیکی همراه مشخصات نوزاد که در بخش نوزادان که جهت شناسایی وی به مچ او می بندند. ۳ - قطعه فلزی گرانبها که به صورت گردنبند یا دستبند به کار می رود. ۴ - قطعه زمین

فرهنگ عمید

۱. لوح فلزی که روی آن شماره یا نامی را بنویسند و بر در خانه یا به وسیلۀ نقلیه یا دیوار نصب کنند.
۲. قطعه ای کوچک از فلز قیمتی مانند طلا یا نقره که دارای نقش است و با زنجیر به گردن آویزان می شود.
۳. قطعه ای فلزی که شمارۀ شناسایی خاصی روی آن حک شده است و نیروهای نظامی به وسیلۀ زنجیر به گردن خود آویزان می کنند.
۴. نوار پلاستیکی که مشخصات نوزاد روی آن نوشته شده و برای شناسایی در بخش زایمان بیمارستان به مچ دست او بسته می شود.
۵. (پزشکی ) صفحۀ فلزی که به وسیلۀ پیچ به استخوان های شکسته بسته می شود و تا هنگام جوش خوردن، آن ها را محکم نگاه می دارد.
۶. (حقوق ) [مجاز] قطعه زمینی با مساحت معین که به وسیلۀ شمارۀ خاصی ثبت شده است.

فرهنگ فارسی

لوح، پولک، قطعه یاورق که روی آن اسم یانمره حک کنند
( اسم ) ۱- اوح و صفحه ای از فلز سنگ و مانند آن. ۲- ورقه یا لوح فلزی که نام و نشانی کسان یا شغل و امثال آن بر رویش حک و بر در خانه یا روی اشیا نصب کنند.

فرهنگستان زبان و ادب

{license plate, number plate} [قطعات و مجموعه های خودرو] صفحه ای فلزی که پلاک خودرو بر روی آن حک شده است

دانشنامه آزاد فارسی

پلاک (plaque)
هر تجمع غیرعادی مواد در سطح بدن، مخصوصاً لایۀ نازک و شفافی متشکل از نوعی پروتئین چسبناک با نام موسین، و باکتری ها در سطح دندان. اگر پلاک از سطح دندان پاک نشود، تبدیل به جرم دندان شده و باعث پوسیدگی دندان، و در نهایت بیماری لثه می شود. شکل دیگر پلاک تجمع چربی یا بافت لیفی در دیوارۀ رگ هاست که باعث ایجاد آتروم می شود.
پلاک
پلاک

جملاتی از کلمه پلاک

از سال ۲۰۰۸، بین ۲ تا ۲٫۵ میلیون نفر در سراسر جهان به این بیماری مبتلا شده‌اند، این در حالی است که نرخ ابتلاء در بخش‌های مختلف جهان و در بین جوامع مختلف تفاوت آشکاری دارد. این بیماری به‌طور معمول در سنین ۲۰ تا ۵۰ سالگی و در زنان حدود ۳ برابر مردان اتفاق می‌افتد. نام «اسکلروز چندگانه» به زخم‌ها (سختینه یا به عبارت دیگری پلاک یا زخم) که در ماده سفید مغز یا ستون فقرات قرار دارد گفته می‌شود. ام‌اس در سال ۱۸۶۸ توسط ژان-مارتین شارکو توصیف شد. محققان در حال توسعه درمان‌ها و روش‌های تشخیص جدید هستند.

پلاک خانه، گواهی بر سال‌ها زندگی و عشق است. هر بار که به آن نگاه می‌کنم، یادآور خنده‌ها و اشک‌ها، دوستی‌ها و جدایی‌هاست. این عدد ساده، در دل خود دنیایی از خاطرات را نهفته دارد.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم