نسبت

نسبت در ریاضیات به معنای رابطه‌ای میان دو عدد است که نشان می‌دهد عدد اول چند بار در عدد دوم وجود دارد. به عنوان مثال، اگر یک ظرف میوه شامل ۸ پرتقال و ۶ لیمو باشد، نسبت پرتقال به لیمو برابر با ۸ به ۶ خواهد بود. این واژه در زبان فارسی کاربردهای گوناگونی دارد و می‌تواند معانی مختلفی را در جملات به خود بگیرد. این واژه به معنای ارتباط یا تعلق بین دو چیز است و می‌تواند به عنوان اسم برای اشاره به نسبت‌های خانوادگی، ریاضی یا مقایسه‌ای به کار رود. این ترکیب معمولاً برای بیان تعلق یا ارتباط میان دو چیز استفاده می‌شود.

لغت نامه دهخدا

نسبت. [ ن ِ ب َ ] ( ع اِمص، اِ ) قرابت به رحم و پیوستگی به نکاح، اول نسبت نسبی است و دوم سببی. ( فرهنگ نظام ). خویشی. ( نفایس الفنون ). قرابت. خویشاوندی. انتساب. مناسبت. ( ناظم الاطباء ). نسبة

فرهنگ معین

(نِ بَ ) [ ع. نسبة ] (اِ. ) ۱ - خویشی، قرابت. ۲ - پیوستگی و ارتباط دو شخص یا دو چیز.

فرهنگ عمید

۱. ربط دادن فعل یا صفتی به کسی.
۲. خویشی، قرابت.
۳. پیوستگی میان دو شخص یا دو چیز.
۴. همانندی بین علاقات اشیا یا کمیّات.

فرهنگ فارسی

خویشی وقرابت، تعلق وارتباطبین دوچیز، پیوستگی، میان دوشخص یادوچیز، همانندی بین علاقات اشیائ یا، کمیات
۱ - (اسم ) خویشی خویشاوندی قرابت:رضا کیاراسلسله نسبت طاهره بدودمان نبوت منتهی میشد...یانسبت سببی.پیوستگی به نکاح و ازدواج.یانسبت نسبی.خویشاوندی به رحم. ۲ - پیوستگی اتصال ارتباط ( بین دوشخص یا دوشئ ).۳ - انتساب شخص یاشیئی بشخصی قبیله یامحلی.یانسبت تام.یااسناد آنست که چیزی بچیزدیگرباثبات یانفی نسبت داده شود مثلا: جوانمردبخشنده استدروغگورستگار نیست درجمله اول صفت بخشندگی رابرای جوانمرد ثابت کرده ودرجمله دوم رستگاری راازدروغگوسلب کرده ایم.یانسبت ناقص. نسبت میان دو کلمه در صورتیکه جمله بدان دوتمام نشود: الف - در مرکب اضافی: کشورایران شهراصفهان.ب - درمرکب وصفی: اطاق بزرگ دوست مهربان. ۴ - رابطه میان اموروموضوعات ومحمولات. یانسبت ایجابی ( ایجابیه ).نسبتی است مبتنی برایجاب مقابل نسبت سلبی.یانسبت حکمی ( حکمیه ).نسبت وارتباط میان موضوع ومحمول است ویانسبت خبریه است که موردحکم وتصدیق است اعم از آنکه ثبوتی ایجابی باشد یاسلبی.یانسبت خارجی ( خارجیه ).درمقابل نسبت عقلیه است و آن درصورتی است که نسبت حکمیه خبریهدرقضیه مطابق ماده خارجی ونسبت نفس الامری آن باشدوبالجمله اگرگفته شود: [انسان حیوان است بالضروره] نسبت حیوانیت به انسان درخارج درست است یعنی ازامور واقعی است که خارج ازذهن وعقل هم هست. این نسبت - یعنی ضرورت حیوانات - برای انسان هست.این گونه نستبهاراخارجی گویند درمقابل ذهنی وعقلی چنانکه اگرگویند: [ انسان جماداست ] نسبت ذهنی است فقط چه درخارج درست وصادق نباشد.یانسبت متکرر ( متکرره ).نسبتی است که بقیاس بامری دیگر معقول بودکه آن هم نسبت به اول معقول است مانندمقوله مضاف ( نسبت به پدروپسر ) ۵ - عبارتست ازمساوات حروف مانندقدودالفاف و اذیال نون وسین وصادومانند آن ومناسبت سوادوبیاض بایکدیگرو آنکه مخصوصات قلمی وخطی بقلمی دیگرمختلط نشودمثلادال بی طره وشمره که به نسخ مخصوص است درثلث ومحقق وغیرهماواقع نشودزیراکه بغایت قبیح نماید وهمچنانکه حسن شخص انسانی مناسبت اعضای اوستحسن خط نیزدرتناسب حروف است.۶ - نسبت بین دوکمیت تعداددفعاتی است که بایدطول اب رانوک بنوک پهلوی هم قراردادتاطولی مساوی ج د بدست آیدو آنراچنین نشان دهند:۱ب ج د. نسبت فوق کمترازواحداست درصورتیکه اب کوچکترازج د باشدیعنی مقدارکوچکترازصورت قراردهیم وبرعکس اگربنویسیم ج د/۱ ب. مقداراین نسبت بزرگترازواحدخواهدشد.پس ممکناست نسبت دوکمیت مقداری کسری یامقداری صحیح یامقداری اعشاری باشد.یانسبت مولف (مولفه ). آنست که مابین سه کمیت اصغرواعظم واوسط این تناسب باشدکه نسبت اعظم باصغر مثل نسبت تفاضل مابین اوسط واصغرباشدمانند سه عدد( ۶ و۱٠ و۳٠ ) که مابین آنهااین تناسب موجوداست ( ۳٠/۶ ۳٠ - ۱٠/۱٠ - ۶ ) وچون یکی ازاطراف نسبت مثلاعددکوچکترمجهول باشدبقواعدی که مخصوص این تناسب است می توان آنرامعلوم کردیابه نسبت.بطور تناسب: موادهردوارابایدبنسبت باهم مخلوط کرد.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] نسبت، به معنای ربط دهنده محمول به موضوع است.
نسبت از اجزای قضیه است. قضیه علاوه بر موضوع و محمول که دو طرف قضیه است، احتیاج به لفظ دیگری دارد که نشان دهنده نفی یا اثبات نسبت حکمیه باشد؛ یعنی بر نسبت حکمیه دلالت کند، و محمول را به موضوع پیوند زند یا از آن جدا سازد. آن لفظ را در اصطلاح منطق دانان حرف ربط یا ادات ربط می گویند، اما رابطه حقیقی در واقع همان نسبت حکمیه است؛ یعنی وصف واقع شدنِ محمول برای موضوع و تعلق به موضوع. مثلا برای حکم به این که «زمین کروی است» ابتدا باید زمین و کروی و بودن کرویت برای زمین (تصور کروی بودن زمین) در ذهن تصور شود، و همین تصور اخیر تصور نسبت حکمیه است، و پس از این که ذهن دلایل کافی برای کرویت زمین حاصل کرد، بر آن نسبت صحه می گذارد. بنابر این، نسبت عبارت است از آنچه محکوم علیه را به محکوم به (موضوع و محمول) ربط می دهد. 
مستندات مقاله
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • گرامی، محمدعلی، منطق مقارن.• خوانساری، محمد، منطق صوری.• سبحانی تبریزی، جعفر، تقریر بحث امام خمینی، تهذیب الاصول.• قطب الدین رازی، محمد بن محمد، تحریر القواعد المنطقیه فی شرح رسالة الشمسیه.
 

جملاتی از کلمه نسبت

به ژاله نسبت دندانت ار کنم چه عجب بر آبگینه دلها چو کار ژاله کنند
مبادا هیچکس تهمت خطاب نسبت هستی که من زین نام خجلت صد عرق آیینهٔ ننگم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم