کلمه سرنگون در زبان فارسی به معنای واژگون یا به زمین افتاده است و به طور خاص به حالتی اشاره دارد که چیزی از موقعیت یا وضعیت خود پایین میآید یا به طور ناگهانی و غیرمنتظره سقوط میکند. این واژه در زمینههای مختلفی مانند سیاست، ادبیات، و توصیف وضعیتهای فیزیکی و اجتماعی به کار میرود.
معانی و مفاهیم:
سقوط کرده: سرنگون به معنای سقوط یا افتادن از ارتفاع یا موقعیت قبلی است.
تغییر وضعیت: در برخی زمینهها، این واژه میتواند به معنای تغییر وضعیت به سمت پایین یا نامطلوب نیز باشد.
کاربردها:
سیاسی: در زمینههای سیاسی، این اصطلاح به معنای سقوط یک رژیم، دولت یا نظام سیاسی به کار میرود. مثلاً: دولت دیکتاتوری سرنگون شد و مردم به خیابانها آمدند.
فیزیکی: در توصیف وضعیت فیزیکی، این واژه به سقوط اشیاء یا افراد اشاره دارد.
ادبیات: در ادبیات، این واژه میتواند به عنوان یک تصویر استعاری برای توصیف سقوط اخلاقی یا اجتماعی به کار رود. مثلاً: شاعر در این شعر به سرنگونی ارزشها و اصول انسانی اشاره میکند.
معادلات و مترادفها:
مترادفها: واژگون، سقوط، افت، نابودی.
معادلها در زبانهای دیگر: در انگلیسی: overthrown یا fallen.
متضادها: برقرار و بالا رفتن.