واژه سرمشق در زبان فارسی به معنای الگویی است که برای یادگیری یا تقلید مورد استفاده قرار میگیرد. الگو مدل یا یک سلسله قوانین است که با استفاده از آن میتوان هر چیزی یا قسمتی از یک چیز را تولید نمود. دانش شناسایی الگوها به شناسایی الگو معروف است. الگو در واقع تولید هر چیزی است که با تکرار عجین و سرشته شده باشد. تکرار میتواند زیرالگوها یا زیرالگوهای اصلاح شده بر طبق چند قانون ساده داشته باشند. سرمشق یا الگوواره به معنای مدل و الگوی غالب و چارچوب فکری و فرهنگی است که بر یک گروه یا جامعه حاکم است. هر گروه یا جامعه، «واقعیتها»ی اطراف خود را در قالب الگووارهای که به آن عادت کردهاند، تحلیل و توصیف میکند. این الگووارهها که از زمانهای دور وجود داشتهاند، از طریق آموزش محیط به افراد، به صورت چارچوبهایی «بدیهی» در میآیند و جهانبینی آنها را شکل میدهند. واژهٔ پارادایم برای نخستین بار در قرن پانزدهم به معنای الگو و مدل به کار رفت. این اصطلاح بهطور خاص توسط توماس کوهن در کتاب ساختار انقلابهای علمی معرفی شد. از سال ۱۹۶۰، کلمه پارادایم به الگوی تفکر در هر رشته علمی یا در متون شناختشناختی اطلاق میشود.
سرمشق
لغت نامه دهخدا
آیینه بود تخته مشق آن زمان که عقل
سرمشق روشنایی باطن ز ما گرفت.نعمت خان عالی ( از آنندراج ).بگذار از قلمرو تقدیر پا برون
سرمشق خویش ساز خط سرنوشت را.ملا طاهر غنی ( از آنندراج ).|| نمونه. || دستورالعمل.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (صفت ) نمونه، الگو.
فرهنگ فارسی
۱ - خطی که استاد خطاط محض نمونه برای شاگردان نویسد تا از روی آن مشق کنند. ۲ - نمونه انموذج.
دانشنامه آزاد فارسی
ویکی واژه
نمونه، الگو.
جملاتی از کلمه سرمشق
سرمشق آشنایی جاوید می دهد بیگانه خوی من که نگهبان الفت است
حسن جانان را چو میل عشق شد شور این سر، عشق را سرمشق شد