سخن چینی به معنای انتقال نظرات و گفتههای دیگران به گونهای است که هدف آن ایجاد تنش و اختلاف میان افراد باشد. این نوع رفتار به عنوان عملی ناپسند و گناهآلود شناخته میشود که میتواند باعث بروز کینه و جدایی نه تنها در روابط فردی، بلکه در سطح جامعه نیز گردد. در واقع، سخن چینی میتواند باعث تضعیف پیوندهای اجتماعی و افزایش تنشهای گروهی شود. این پدیده نه تنها به روابط شخصی آسیب میزند، بلکه میتواند موجب بروز ناهنجاریهای اجتماعی و سیاسی نیز گردد. بنابراین، درک و جلوگیری از این رفتار، امری ضروری برای حفظ انسجام و همبستگی اجتماعی به شمار میرود.
سخن چین
لغت نامه دهخدا
سخن چین. [ س ُ خ َ ] ( نف مرکب ) آنکه در میان سخن سعایت کند. ( آنندراج ). غَمّاز. واشی. دوبهم زن. نمام. ساعی:
گفته اش سربسر دروغ بود
او سخن چین چو آسموغ بود.طیان.سدیگر سخن چین و دورویه مرد
بکوشد برانگیزد از آب گرد.فردوسی.سخن چین و بیدانش و چاره گر
نباید که یابند پیشت گذر.فردوسی.مده نزد خود راه بدگوی را
نه مرد سخن چین دوروی را.اسدی.هر که گوش به قول سخن چین و نمام دارد و بر آن وفق نماید رنجها بیند. ( سندبادنامه ص 338 ).
میان دو کس جنگ چون آتش است
سخن چین بدبخت هیزم کش است.سعدی.سخن چین کند تازه جنگ قدیم
بخشم آورد نیکمرد سلیم.سعدی.از سخن چینان ملالتها پدید آمد ولی
گر میان همنشینان ناسزائی رفت رفت.حافظ.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
آنکه در میان سخن سعایت کند غماز واشی دو بهم زن نمام.
خبرکش، نمام، دوبهم زنی، سخن دیگری رابکسی گفتن
ویکی واژه
جمله سازی با سخن چین
کلکم از بهر سخن چینی من سر در پیش وز علوم سخنم تارک او گردون سای
سخن چین کند تازه جنگ قدیم به خشم آورد نیکمرد سلیم