ساغر

این واژه در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد که به شرح زیر است:

معنی لغوی

ساغر به معنای پیاله یا جام شراب است، این ظرف برای نوشیدن شراب استفاده می‌شود و می‌تواند از مواد مختلفی مانند بلور، طلا، نقره یا سایر مواد ساخته شود.

کنایه در شعر و ادبیات

در شعر و متون ادبی، این واژه به عنوان کنایه‌ای از دل عارف به کار می‌رود، در این معنا، ساغر نماد پذیرش و دریافت انوار غیبی و الهی است که در دل عارفان مشاهده می‌شود.

فرهنگ اسم‌ها

ساغر به عنوان یک اسم دختر نیز شناخته می‌شود، این اسم در زبان‌های فارسی، عربی و ترکی کاربرد دارد و به معنای ظرفی که در آن شراب می‌نوشند، جام شراب و دل عارف است که انوار غیبی در آن مشاهده می‌شود.

ساز موسیقی

ساغر همچنین نام یک ساز موسیقی ایرانی است که از خانواده‌ی تار محسوب می‌شود. این ساز صدایی بم دارد و با مضراب نواخته می‌شود، و در موسیقی سنتی ایران کاربرد دارد.

لغت نامه دهخدا

ساغر. [ غ َ ] ( اِ ) پیاله. ( شرفنامه منیری ). ( رشیدی ). آوند شراب که آن را ساتگی و ساتگین و ساتگینی نیز گویند. ( شرفنامه منیری ). پیاله شراب. ( جهانگیری ) ( برهان ) ( غیاث بنقل از مدار و بهار عجم و برهان ) ( انجمن آرا ). صاخره. ( دهار ). گوش پستان و گل از تشبیهات اوست. ( آنندراج ). جام. گیلاس پایه دار. کاسه. قدح. طاس. لیوان. استکان. مشربه. آبخواره سفالین. ظرف باده خوری. کاس. صاغر. پیاله شراب خواری بزرگ

فرهنگ معین

(غَ ) (اِ. ) پیالة شرابخواری، جام.

فرهنگ فارسی

جام، پیاله شرابخوری، ظرف بلوری یاطلابرای باده
۱ - پیاله شرابخوری جام. ۲ - ظرف مایعات ( مطلقا ) آوند. ۳ - چیزی که در وی مشاهدات انوار غیبی و ادراک معانی کنند. ۴ - دل عارف. ۵ - سکر. ۶ - شوق. ترکیبات اسمی: یا ساغر بلورین پیاله و قدح شراب که از بلور ساخته باشند. یا ساغر تلخ شراب تلخ. یا ساغر جم. جام جم جام جمشید. یا ساغر سیمین جام نقره یی. یا ساغر صهبا پیاله شراب. یا ساغر کشتی نشان ساغر بزرگ ساتگینی. یا ترکیبات فعلی: ساغر بر تارک شکستن شراب نوشیدن به یک بار و بشوق و رغبت چنانکه از آن چیزی نماند. یا ساغر بر تارک کشیدن ساغر بر تارک شکستن. یا ساغر بر سر کشیدن ساغر بر تارک شکستن یا ساغر بر کشیدن می خوردن قدح برکشیدن. یا ساغر بر گرفتن ۱ - ساغر به دست گرفتن. ۲ - آغاز میگساری کردن. یا ساغر به سر کشیدن ساغر بر تارک کشیدن. یا ساغر بر کف نهادن ساغر بر گرفتن. یا سنگ بر ساغر افکندن ساغر شکستن. یا سنگ در ساغر زدن طرد کردن بدور افکندن.
تخلص محمد ابراهیم سه دهی اصفهانی از شعرای متاخر و از مداحان منوچهر خان معتمدالدوله حکمران اصفهان است

فرهنگ اسم ها

اسم: ساغر (دختر) (فارسی، عربی، ترکی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: sāqar) (فارسی: ساغر) (انگلیسی: saghar)
معنی: ظرفی که در آن شراب می نوشند، جام شراب، شراب، ( در عرفان ) دل عارف است که انوار غیبی در آن مشاهده می شود، ( در قدیم ) ( به مجاز )

جملاتی از کلمه ساغر

از بس ز خون ما شده گلگون عقیق تو در ساغر سهیل کند خون عقیق تو
با سینه نالان ز نی و چنگ چه حاصل با خون جگر ساغر گلرنگ چه حاصل

شاه اسماعیل لواط‌گر قهاری بود و از همان سنین نوجوانی از می‌گساران قهار نیز به‌شمار می‌رفت. وی همواره با کنیزان و پسرکان در بزم بود. غیاث‌الدین خواندمیر که از مداحان استوار شاه اسماعیل است، در جایی بزم‌های عیاشی و می‌گساری شاه اسماعیل را چنین ستوده است: «اقدام رقیق عقیق وش (جام‌های شفاف سرخ‌گون) چون جام زرین آفتاب، در بزم فلک آغاز گردش کرده، جام‌های شراب رقیق بی‌غش به سانِ ساغر سیمین هلال در دست ساقیان سیم اندام (دختران و پسران اسیر شدهٔ ایرانی) در گردش بود.»

ساغرریزی یا شراب‌ریزی به ریختن شراب یا مایع دیگری روی زمین یا چیزی مقدس برای فدیه در مراسم دینی مسیحیان گفته می‌شود که برای عبادت و کسب رضایت خدا انجام می‌شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم