دادستانی

دادستانی

دادستانی به عنوان یکی از نهادهای کلیدی در نظام قضایی، وظیفه پیگیری و نظارت بر اجرای قوانین را بر عهده دارد. این نهاد مسئول است تا از حقوق عمومی حفاظت کند و در مواردی که جرمی رخ می‌دهد، به عنوان مدعی العموم عمل نماید. دادستانی همچنین باید اطمینان حاصل کند که تمام مراحل دادرسی به درستی و با رعایت اصول قانونی انجام می‌شود. در واقع، این نهاد نه تنها وظیفه دارد تا مجرمان را شناسایی و محاکمه کند، بلکه باید از حقوق شاکیان و متهمان نیز حمایت نماید. به علاوه، دادستانی می‌تواند با ارائه مشاوره‌های حقوقی و قانونی به سایر نهادها و ارگان‌ها، در پیشگیری از وقوع جرایم و ارتقاء آگاهی‌های عمومی نقش مؤثری ایفا کند. بدین ترتیب، دادستانی با ایفای نقش خود در نظام قضایی، به تحقق عدالت و امنیت اجتماعی کمک می‌کند.

لغت نامه دهخدا

دادستانی. [ س ِ ] ( حامص مرکب ) انتقام. عمل دادستاندن. دادخواهی. || در اصطلاح دادگستری منصب و وظیفه قضائی مدعی العموم. || ( اِ مرکب ) دادسرا.

فرهنگ معین

( ~. )(اِ. ) ۱ - شغل دادستان. ۲ - محل دادگاه، دادسرا.

فرهنگ عمید

۱. ستاندن داد کسی از دیگری.
۲. (حقوق ) شغل و عمل دادستان.

فرهنگ فارسی

عمل و شغل دادستان اجرای عدالت داوری.

ویکی واژه

شغل دادستان.
محل دادگاه، دادسرا.

جملاتی از کلمه دادستانی

در سال ۱۹۵۸، دفتر دادستانی هرگونه تحقیقات بیشتر در این زمینه را متوقف کرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم