گنج

گنج

گنج قارون به ثروت و دارایی‌های فراوانی اشاره دارد که به قارون، یکی از شخصیت‌های تاریخی و افسانه‌ای در قرآن نسبت داده می‌شود. او از قوم بنی‌اسرائیل بود و به خاطر ثروت بی‌نظیرش معروف بود. طبق روایت‌ها، قارون به دلیل تکبر و خودبینی‌اش، ثروت خود را به نمایش می‌گذاشت و به مردم فخر می‌فروخت. او به جای کمک به نیازمندان، ثروتش را صرف لذت‌های دنیوی می‌کرد. در نهایت، خداوند او را به خاطر فساد و طغیانش مجازات کرد و زمین او را بلعید. داستان گنج قارون به عنوان یک درس اخلاقی درباره عاقبت تکبر و حرص و طمع در زندگی انسان‌ها مطرح می‌شود. این داستان به ما یادآوری می‌کند که ثروت واقعی در کمک به دیگران و استفاده درست از منابع است.

لغت نامه دهخدا

گنج. [ گ َ ] ( اِ )پهلوی گنج، ارمنی گنج، آرامی گینزا، گززا، عربی کنز. ( حاشیه برهان قاطعچ معین ). زر و گوهری باشد که در زیر زمین دفن کنند.( برهان ). دفینه ای که پادشاهان نهند. ( اوبهی ). رِکاز. دَفینَه. کَنز. مَفتَح. ( منتهی الارب ) 

فرهنگ معین

( ~. ) (اِ. ) خر دم بریده.
(گُ ) (اِ. ) گنجایش، ظرفیُت.
(گَ ) [ په. ] (اِ. ) ۱ - خزانة زر و سیم، جواهری که در جایی پنهان باشد. ۲ - ثروت بسیار. ۳ - انبار، مخزن.، ~ باد آورده گنجی که بی زحمت و رنج به دست آید.

فرهنگ عمید

۱. خزینۀ سیم و زر.
۲. پول های طلا و نقره یا جواهر که در جایی پنهان کرده باشند.
* گنج باد: [مجاز] = * گنج بادآورده
* گنج بادآورد: (موسیقی ) [قدیمی] از الحان سی گانۀ باربد: چو باد از گنج بادآورد راندی / ز هر بادی لبش گنجی فشاندی (نظامی۱۴: ۱۷۹ ).
* گنج باد آورده:
۱. [مجاز] گنجی که بی رنج وزحمت به دست آید.

فرهنگ فارسی

خزینه سیم وزر، پولهای طلاونقره یاجواهرکه درجائی پنهان کرده باشند
( اسم ) خر دم بریده.
دهی است از دهستان طارم بخش سعادت آباد شهرستان بندر عباس

فرهنگستان زبان و ادب

{treasure} [باستان شناسی] مجموعه ای ارزشمند باقی مانده از گذشته شامل سنگ ها و فلزات و اشیای گرانبها متـ.گنجینه treasury2

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] گنج (قرآن). گنج، زر و گوهری باشد که در زیر زمین دفن کنند، دفینه؛ به عربی کنز است.
کنز به مالی گفته می شود که جمع و ذخیره شود و نیز به چیزی اطلاق می شود که مال به وسیله آن حفظ می شود و در اصل مالی بوده است که برای مواقع نیاز دفن می کرده اند و بعدها توسعه پیدا کرده و به هر مالی که انسان آن را حفظ کند و نگهداری نماید گفته می شود و اگر مالی زکاتش پرداخت نشود گنج گویند، هر چند ظاهر و آشکار باشد .

گنج
گنج

جملاتی از کلمه گنج

امید گنج گهر آب در گلم دارد ز ترکتاز محبت اگر خراب شدم
بکش رنجی و آنگه گنج بنگر دگر آن گنج را بی رنج بنگر
به هرمزد سپرد تخت و نگین همان لشکر و گنج ایران زمین
نبشتند یک یک همه خواسته که بود اندر آن گنج آراسته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم