گشت شب

فرهنگستان زبان و ادب

{night watch} [علوم نظامی] شکل اولیۀ گشت پلیس در شهرها

ویکی واژه

شکل اولیۀ گشت پلیس در شهرها.

جمله سازی با گشت شب

ز اقبال صفوه الدین بانوی شرق و غرب در شرق و غرب گشت شب و روز سازگار
ز گشت شب، دل مهتاب شد سست سوار روز، روی از گرد شب شست
مه گردون بداده پشت ازخشم زده انگشت شب انگشت در چشم
در حسرت دیدارش طی گشت شب و روزم در محنت بسیارش بگذشت مه و سالم
ندانم که بود از سلاطین دهر که می‌گشت شب‌ها بر اطراف شهر
کدام تنگدل از باده گرم گشت شبی که چند روز دگر از غم خمار نسوخت