چاوش

کلمه چاوش در زبان فارسی به معنای پیشکار یا نویددهنده است و معمولاً در زمینه‌های مختلفی نظیر موسیقی، شعر و ادبیات به کار می‌رود. در فرهنگ ایرانی، چاوش به عنوان فردی که پیام یا خبر خاصی را به دیگران می‌رساند، شناخته می‌شود. این کلمه به ویژه در مجالس و مراسم‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی کاربرد دارد و به نوعی نمایانگر نقش ارتباطی در جامعه است.

لغت نامه دهخدا

چاوش. [ وُ ] ( ترکی، ص، اِ ) نقیب لشکر. ( آنندراج ) ( غیاث ). چاووش. ( ناظم الاطباء ). نقیب سپاه. ( فرهنگ نظام ). آنکه در جنگ فرمان حمله دهد و سپاهیان را تشجیع و تشویق کند

فرهنگ معین

(وُ ) [ تر. ] (ص. اِ. ) ۱ - پیشرو لشکر و قافله. ۲ - کسی که پیشاپیش قافله یا کاروان زایران حرکت کند و آواز خواند. ۳ - حاجب.

فرهنگ عمید

= چاووش: ز دل دادن چاوشان دلیر / دلاورشده گور بر جنگ شیر (نظامی۵: ۸۰۱ )، نفیر چاوشان ز «دور شو، دور» / ز گیتی چشم بد را کرده مهجور (نظامی۲: ۲۵۴ ).

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) ۱- پیشرو لشکر و کاروان نقیب قافله. ۲- کسی که پیشاپیش قافله یا زوار حرکت کند و آواز خواند. ۳- حاجب.

جملاتی از کلمه چاوش

نفیر چاوشان از دور شو دور ز گیتی چشم بد را کرده مهجور
گر حاجب و چاوش تو ای ناصر دین برکشور روم و چین گشایند کمین
یک قائد از جنیبت خاصت بود نیال یک چاوش از سواد سپاهت تکین بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال عشقی فال عشقی فال اعداد فال اعداد فال حافظ فال حافظ