والاتبار

لغت نامه دهخدا

والاتبار. [ ت َ ] ( ص مرکب ) عالی نسب. والانژاد. نسیب. بزرگزاد. نجیب زاده. که تباری عالی و والا دارد.

فرهنگ معین

(تَ ) (ص مر. ) دارای اصل و نسب، نجیب زاده.

فرهنگ عمید

والانژاد، نجیب زاده، دارای اصل ونصب عالی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) دارای اصل و نسب عالی والانژاد نجیب زاده.

ویکی واژه

دارای اصل و نسب، نجیب زاده.

جمله سازی با والاتبار

هر دو والاتبار و صاحب‌قدر هر دو عالی‌مقام و محتشمند
مانا شنیده ای که پیمبر بروز خم اینکار با پسر عم والاتبار کرد
چو بشنید کان شاه والاتبار یکی گوشه بگزیده در نوبهار
کآمد از خرگه برون خورشیدوار نوجوان شهزاده ی والاتبار
گوشه گیرد عقل و گرید زار زار بهر آن شهزاده ی والاتبار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پوزیشن یعنی چه؟
پوزیشن یعنی چه؟
سلیم یعنی چه؟
سلیم یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز