لغت نامه دهخدا هوتخش. [ ت ُ ] ( پهلوی، ص، اِ ) صنعتگر. ( ایران در زمان ساسانیان ص 60 از ترجمه فارسی ).
فرهنگ فارسی دست ورز، پیشه ور، صنعتگر، طبقه صنعتگروافزارمند(اسم ) دست ورز پیشه ور. یا هوتخشان. جمع هوتخش. دست ورزان پیشه وران.