در فلزکاری، فرآیند نورد به کاهش ضخامت یک قطعه یا صفحه و تغییر سطح مقطع ماده از طریق نیروهای فشاری که توسط غلتکها اعمال میشود، میپردازد. معمولاً به عنوان اولین مرحله در تبدیل مواد به محصولات کارشده شناخته میشود. با استفاده از نورد، میتوان مواد اولیه ضخیم را به اشکالی مانند بلوم، شمش یا تختال تبدیل کرد، یا این اشکال را بهطور مستقیم از ریختهگری مداوم به دست آورد. بلوم یک قطعه فلزی با مقطع مربعی یا مستطیلی است که ضخامت آن بیشتر از ۱۵ سانتیمتر و طول آن کمتر از دو برابر ضخامتش میباشد. شمش معمولاً کوچکتر از بلوم است و دارای مقطع دایرهای یا مربعی شکل است. این قطعه معمولاً از طریق فرآیندهای تغییر شکل مانند نورد یا اکستروژن تولید میشود. تختال یک جسم مستطیل شکل است که عرض آن بیش از دو برابر ضخامتش است. با نورد تختالها میتوان پلیتها، ورقها یا تسمهها را تولید کرد. پلیتها دارای ضخامت بیش از ۶ میلیمتر هستند، در حالی که ضخامت ورقها و تسمهها بین ۶ تا ۰.۱ میلیمتر متغیر است.
نورد
لغت نامه دهخدا
نورد. [ ن َ وَ ] ( ص ) درخورنده. ( لغت فرس اسدی ص 86 ) ( اوبهی ). درخور. پسندیده. ( صحاح الفرس ص 84 ) ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( رشیدی ). لایق. ( غیاث اللغات ) ( برهان قاطع ). پسندکرده شده. ( برهان قاطع ). مناسب. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). زیبا. ( فرهنگ فارسی معین )
فرهنگ معین
( ~. ) (ص فا. ) در ترکیب با بعضی واژه ها، معنای «طی کننده » می دهد، مانند: کوه نورد، صحرانورد.
فرهنگ فارسی
نام قدیم شهر کازرون است. از بلاد فارس است و قصبه کازرون است. قصبه ای است از نواحی کازرون در خاک فارس.
فرهنگستان زبان و ادب
ویکی واژه
پیچ و تاب، چین و شکن.
چوبی استوانهای که به وسیلة آن خمیر را پهن میکنند.
در ترکیب با بعضی واژهها، معنای «طی کننده» میدهد، مانند: کوه نورد، صحرانورد.
جملاتی از کلمه نورد
ز صهبای فنا جانم شود مست اگر صحرای هستی در نوردم
چو آراست خود را به برگ نبرد نشست از بر توسنی رهنورد
گفتا: برو به نزد زمستان به تاختن صحرا همینورد و بیابان همیگذار