بگذرانم ز صراط و برهانم ز عذابت در بهشت آرم و بر خوان نعیمت بنشانم
از جاه او حدیقهٔ حق گشته پر نعیم وز فر او صحیفهٔ دین گشته پر نگار
گرفتم اینکه نعیم جهان بکام من است روان بکاهم تا چند و تن بیفزایم
کهنسالان نقل کردهاند که ایشان پاسخ میدهد:اگر این درب قابل استفاده نیست، فروش آن مانعی ندارد و باید پول آن را خرج تعمیر و مرمت زیارتگاه شاهزاده ابوالفتوح کنید..
ای که ز نظاره حسن بتان مانعی چشم تو گر بسته اند رو که دو گوشم کر است
و روی انّ النّبی (ص) قرأ: أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ علی المنبر یوما فقال له رجل عن ایّ نعیم نسأل و انّما نأکل فی انصاف بطوننا و نلبس الصّوف کالضّان و سیوفنا علی عواتقنا؟ فقال (ص): «انّها ستکون».