ممدوح

ممدوح به عنوان یک فرد مورد ستایش و تحسین قرار می‌گیرد که ویژگی‌ها و خصوصیات مثبت او، باعث جلب توجه دیگران می‌شود. این موضوع نشان‌دهنده‌ی اهمیت اعتبار و احترام در روابط انسانی است. ممدوح معمولاً با صفات همچون صداقت، مهارت و احساس مسئولیت توصیف می‌شود. این صفات نه تنها موجب محبوبیت او می‌شود، بلکه تأثیر عمیقی بر دیگران می‌گذارد و انگیزه‌ای برای پیروی از او به وجود می‌آورد. در جامعه‌ای که به احترام و اعتماد متکی است، ممدوح می‌تواند به عنوان الگویی برای رفتار صحیح و سازنده عمل کند و به نوعی، نقش مهمی در ارتقاء فرهنگ اجتماعی ایفا نماید. به عبارتی، وجود چنین افرادی در هر جامعه‌ای می‌تواند به تقویت پیوندهای اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی افراد کمک کند.

لغت نامه دهخدا

ممدوح. [ م َ ] ( ع ص ) ستوده شده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). بستوده. ستوده. ( دهار ). || آنکه او را به شعر ستایش کرده اند. آنکه او را شاعر در شعرش ثنا گفته است. مقابل مذموم:
در هر زبان به دانش ممدوح
در هر دلی به جود محبب.مسعودسعد.همه لطفی و همه همتی و پاک خرد
چون تو ممدوحی و من جای دگر، اینت خری.سنائی ( دیوان ص 331 ).ز معشوق نیکو و ممدوح نیک
غزلگو شد و مدح خوان عنصری.خاقانی.ممدوح اکابر آفاق است و مجموع مکارم اخلاق. ( گلستان ). || ( اصطلاح حدیث ) در اصطلاح علم حدیث فقط اِشعار به مدح راوی دارد بی آنکه وثاقت یا امامی بودن او را رساند.

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] (اِمف. ) ستایش شده، مدح شده.

فرهنگ عمید

ستایش شده، ستوده شده.

فرهنگ فارسی

ستایش شده، ستوده شده
( اسم ) ستایش شده مدح شده ستوده: [ همه لطفی و همه همتی و پاک خرد چون تو ممدوحی و من جای دگر اینت خری ] ( سنائی. مصف. ۳۳۱ ) جمع: ممدوحین.

فرهنگ اسم ها

اسم: ممدوح (پسر) (عربی) (تلفظ: mamdoh) (فارسی: مَمدوح) (انگلیسی: mamdoh)
معنی: ستایش شده، ستوده شده، پسندیده، آن که در شعر مدح یا ستایش شده باشد، تحسین شده

ویکی واژه

ستایش شده، مدح شده.

جملاتی از کلمه ممدوح

گر خواهم معشوق خود اینجاست دل آرام ور جویم ممدوح خداوند من آمد
همت عالیم ممدوحم بس است قوت جسم و قوت روحم بس است
ممدوح و خداوند من و آن همه خلق کز دیدن او گشت خرم جان همه خلق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم