مطامع

مطامع به معنای آرزوها و طمع‌های انسان‌ها است که به شکل جمع مطمع بیان می‌شود. این واژه در ادبیات و زبان فارسی به طور خاص به آرزوهای برآورده نشده یا اهدافی اشاره دارد که شخص به دنبال دستیابی به آن‌هاست. در واقع، این واژه می‌تواند نشان‌دهنده تمایلات و خواسته‌های عمیق فرد باشد که به نوعی با امید و آرزو شده است. این مفاهیم می‌توانند گاهی با واقعیت‌ها در تضاد باشند، به‌گونه‌ای که گاهی افراد به چیزهایی طمع می‌کنند که ممکن است خلاف انتظار و واقعیت‌های زندگی‌شان باشد. در این راستا، واژه طمع نیز به عنوان یکی از اجزای این مفهوم مطرح می‌شود که به نوعی به ناپایداری و عدم تعادل در آرزوها اشاره دارد. در نهایت، می‌توان گفت که مطامع و طمع‌ها می‌توانند تأثیرات قابل توجهی بر زندگی افراد داشته باشند و در شکل‌گیری شخصیت و رفتار آن‌ها نقش بسزایی ایفا کنند.

لغت نامه دهخدا

مطامع. [ م َ م ِ ] ( ع اِ ) آرزوها و طمعها. ج ِ مطمع. ( ناظم الاطباء ). ج ِ طمع. خلاف قیاس چنانکه محاسن جمع حسن. ( غیاث ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(مَ مِ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ مطمع.

فرهنگ عمید

= مطمع

فرهنگ فارسی

جمع مطمع
( اسم ) جمع مطمع.

جملاتی از کلمه مطامع

دید کوهی حقیقت دل را شرع را چون بجان مطامع شد
درگاه تو عام را مطامع ایوان تو خاص را مکاسب
طبعت فضلا را صدف در معانی گنج ضعفا را هدف تیر مطامع
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم