واژه مصید که در لغتنامه دهخدا و سایر منابع معتبر فارسی آمده است، از دو تلفظ و معنای اصلی برخوردار است. در تلفظ اول، [ م ِص ْ ی َ ]، به عنوان اسم مصدر عربی (مصدر صناعی) به کار میرود و به معنای دام، تله، و هر وسیلهای است که برای شکار و صید حیوانات و موجودات زنده به کار گرفته میشود. این معنا که در منابعی چون منتهی الارب، از آنندراج و ناظم الاطباء نیز ذکر شده، به طور کلی به ابزار و روشهای به دام انداختن اشاره دارد. مصاید جمع این واژه است که به مجموعهای از این ابزارها یا مکانهای صید اطلاق میگردد.
مفهوم مصید به عنوان شکار شده
در تلفظ دوم، [ م َ ]، این واژه به صورت اسم مفعول به کار میرود و به معنای صید شده یا شکار شده است. این کاربرد، تمرکز را از ابزار شکار به خودِ موجودی که مورد شکار قرار گرفته، تغییر میدهد. در واقع، هر آنچه که با موفقیت به دام افتاده یا شکار شده باشد، میتواند مصید نامیده شود. این معنا، نتیجهی نهایی فرآیند شکار را برجسته میکند و به قانونی بودن یا غنیمت شمرده شدن آن اشاره دارد.
کاربردها و دلالتهای واژه مصید
با توجه به این دو معنای اصلی، این واژه در زبان فارسی کاربردهای متنوعی پیدا میکند. در معنای اول، بیشتر در ادبیات، تاریخ و متون مرتبط با شکار و دامگذاری به کار میرود و به ابزارهای سنتی و مهارتهای لازم برای این امر اشاره دارد. در معنای دوم، میتواند در متون عرفانی یا فلسفی نیز به کار رود، جایی که صید شدن یا به دام افتادن میتواند به مفاهیم تسلیم شدن در برابر تقدیر، جذب شدن به سوی هدفی والا، یا حتی اسیر شدن در مسائل دنیوی تعبیر شود. در نهایت، واژهای غنی با دلالتهای چندگانه است که بسته به بافت کلام، معنای دقیق آن روشن میگردد.