مداومت

اولین معنای مداومت به استقامت و پایداری مربوط می‌شود، این واژه به معنای ایستادگی در برابر چالش‌ها و مشکلات است و نشان‌دهنده‌ی قدرت فرد در ادامه دادن به مسیر خود، حتی در شرایط سخت می‌باشد. این ویژگی به افراد کمک می‌کند تا به اهداف خود دست یابند و از موانع عبور کنند.

جنبه دوم مداومت به تداوم و دوام دادن اشاره دارد، این به معنای ادامه یافتن یک عمل یا رفتار به طور مداوم و بدون وقفه است. مداومت در این زمینه به معنای پایبندی به یک برنامه یا عادت است که می‌تواند در زندگی روزمره، تحصیل یا کار بسیار مؤثر باشد.

به طور کلی، مداومت به عنوان یک ویژگی مثبت در نظر گرفته می‌شود که به افراد کمک می‌کند تا در مسیر موفقیت و پیشرفت باقی بمانند. این مفهوم نه تنها در زندگی شخصی، بلکه در محیط‌های حرفه‌ای نیز اهمیت دارد و می‌تواند به ایجاد عادات خوب و دستیابی به نتایج مطلوب منجر شود.

لغت نامه دهخدا

مداومت. [ م ُ وَ / وِ م َ ] ( از ع اِمص ) استدامت. پایداری. ثبات. ( ناظم الاطباء ). ادامه. ( فرهنگ فارسی معین ). || مواظبت وایستن بر کاری. ( ناظم الاطباء ). || ( ص ) همیشه یا مدتی طولانی کاری را انجام دادن. دوام دادن. پایداری کردن. ثابت قدم بودن. ( فرهنگ فارسی معین ). پی کردن کاری. پیوسته بر کاری بودن. پایداری کردن. مثابرت. مبارکت. ( یادداشت مؤلف ).
- مداومت کردن؛ ادامه دادن. پایداری کردن. دوام دادن.
- مداومت نمودن؛ ادامه دادن. دوام آوردن. ایستادگی کردن: اگر این طایفه هم برین نسق روزگاری مداومت نمایند مقاومت با ایشان ممتنع است. ( گلستان سعدی ). مر آن پادشه زاده را که ملموح نظر او بوده خبر کردند که جوانی بر سراین میدان مداومت می نماید. ( گلستان سعدی ). در تمام معانی رجوع به مداومة شود.
مداومة. [ م ُ وَ م َ ] ( ع مص ) بر کاری ایستادن. ( از منتهی الارب ) ( دستور الاخوان ). مواظبت کردن برامری. ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( از زوزنی ). || درنگ نمودن در کاری. ( از منتهی الارب ). تأنی. ( متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). || دوام کاری را طلب کردن. ( از اقرب الموارد ). همیشه داشتن چیزی را. ( از منتهی الارب ). محافظت. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ معین

(مُ وِ مَ ) [ ع. مداومة ] (مص م. ) دوام دادن، ادامه یافتن.

فرهنگ عمید

۱. پیوسته در کاری بودن، دوام دادن، ادامه دادن.
۲. پایداری و ثبات در کاری.

فرهنگ فارسی

دوام دادن، ادامه دادن، پیوسته درکاری بودن، پایداری وثبات درکاری
۱- (مصدر ) همیشه یا مدتی طولانی کاری را انجام دادن دوام دادن: ممکن است کژ طبع را بدوام ممارست اشعار و طول مداومت بر تقطیع ابیات مختلف قریحت استقامت پذیرد. ۲- ( مصدر ) پایداری کردن ثابت قدم بودن. ۳ - ( اسم ) ادامه. ۴ - پایداری

ویکی واژه

مداومة
دوام دادن، ادامه یافتن.

جمله سازی با مداومت

در طی ۱۵ سال عملیات و تجربه، اف/ای-۱۸ ثابت کرده‌است که بهترین جنگندهٔ تاکتیکی برای ناوهای هواپیمابر است. اف/ای-۱۸ دارای شاخصه‌های نظامی مورد علاقهٔ فرماندهان نیروی دریایی ایالات متحده‌است. اف/ای-۱۸ اغلب مأموریت‌های خود را در یوگسلاوی و عراق با موفقیت به انجام رسانده‌است و تنها نقصان این جنگنده، کمبود سوخت جهت مداومت پروازی بیشتر است.
نقل است که چون وفات شیخ نزدیک رسید، اصحاب جمع شدند در خدمت شیخ و شیخ فرمود که: به زودی از دنیا رحلت خواهم کرد، اکنون چهار چیز وصیت می‌کنیم آن را قبول کنید و به جای آورید که: اول هر آن کس که به خلافت به جای من بنشیند، او را با وقار و تمکین دارید و فرمان او برید. و در بامداد مداومت درس قرآن کنید. و اگر غریبی و مسافری برسد، جهد کنید تا وی را به اعزاز و تمکین فرود آرید و رها مکنید که به گوشهٔ دیگر نشیند. و دل با یکدیگر راست کنید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال پی ام سی فال پی ام سی فال چای فال چای فال رابطه فال رابطه