مجلسی

مجلسی به معنای تجمع یا گردهمایی افراد در یک مکان مشخص است که می‌تواند به منظور تبادل نظر، برگزاری مراسم، یا ایجاد فضایی برای بحث و گفت‌وگو تشکیل شود. این نوع گردهمایی‌ها در فرهنگ‌های مختلف، از جمله فرهنگ ایرانی، جایگاه ویژه‌ای دارند و معمولاً با آداب و رسوم خاصی همراه هستند. مجلسی می‌تواند محلی برای تبادل افکار و تجربیات باشد و به تقویت روابط اجتماعی کمک کند. در این گردهمایی‌ها، افراد با دیدگاه‌ها و نظرات متفاوت گرد هم می‌آیند و فرصتی برای یادگیری از یکدیگر پیدا می‌کنند. همچنین، مجلسی می‌تواند به عنوان یک فضای فرهنگی و هنری عمل کند، جایی که هنر و ادبیات نیز در آن به نمایش گذاشته می‌شود. به طور کلی، مجلسی نه تنها به تقویت ارتباطات اجتماعی کمک می‌کند، بلکه می‌تواند به عنوان یک بستر برای پیشرفت فرهنگی و علمی نیز عمل کند.

لغت نامه دهخدا

مجلسی. [ م َ ل ِ ] ( ص نسبی ) اهل مجلس و نشسته در مجلس. ج، مجلسیان. ( ناظم الاطباء ):
بر من که صبوحی زده ام خرقه حرام است
ای مجلسیان راه خرابات کدام است.سعدی.ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین
از شمع بپرسید که در سوز و گداز است.حافظ.
مجلسی. [ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ملامحمد باقربن ملا محمد تقی مجلسی، از بزرگترین و معروفترین علمای شیعه در عهدصفویه است که به سال 1037 هَ. ق. در اصفهان متولد شد و در سال 1111 یا 1110 در زمان سلطنت شاه سلطان حسین صفوی وفات یافت و در جامع عتیق اصفهان مدفون شد. وی در اواخر عهد شاه سلیمان و قسمت عمده از عهد شاه سلطان حسین دارای رتبت شیخ الاسلامی و امام جمعه و صاحب اختیار امور دینی کل کشور بود و نیز حائز ریاست علمی و سیاسی گردید. تعداد تألیفات مجلسی متجاوز از شصت مجلد است که معروفتر و مهمتر از همه به زبان عربی «بحارالانوار فی اخبار الائمة الاطهار» است. این کتاب شامل 26 جلد و در حقیقت دائرة المعارف شیعه اثناعشری است. از تألیفات دیگر او مجموع کتب دینی و اخلاقی است که به زبان فارسی ساده نوشته شده است و مهمترین آنها عبارتند از: حق الیقین در اصول دین. حلیة المتقین در آداب و سنن. حیات القلوب در تاریخ انبیا و پادشاهان و ائمه. عین الحیات، در وعظ و زهد و مذمت دنیا. زادالمعاد، جلاءالعیون در تاریخ حیات و مصائب و معجزات ائمه شیعه. تحفة الزائر، ربیع الاسابیع، مشکوة الانوار در فضیلت قرائت قرآن. مقیاس المصابیح در تعقیبات نماز و رساله های متفرق بسیار. وی به مجلسی پسر و مجلسی دوم ( ثانی ) نیز معروف است. و رجوع به ریحانةالادب ج 5 و روضات الجنات ج 1 ص 118 و 124 و اعلام زرکلی ج 3 ص 868 و قصص العلماء صص 147-165 و سبک شناسی ج 3 ص 304 و تاریخ ادبیات براون ترجمه رشید یاسمی ص 257 و 263 شود.
مجلسی. [ م َ ل ِ ] ( اِخ ) ملامحمد تقی بن مقصود علی اصفهانی مشهور به مجلسی اول یا مجلسی پدر از علمای متبحر شیعه اثنا عشری است که در فقه و تفسیر و رجال از افاضل عصر خود بود و اخبار و احادیث شیعه امامیه را جمعآوری کرده است. وی از شاگردان شیخ بهایی و ملاعبداﷲ شوشتری و پدر ملا محمد باقر مجلسی است و در زمان شاه عباس کبیر می زیسته است. مجلسی به سال 1070 هَ. ق. وفات یافت و در جامع عتیق اصفهان مدفون گردید. او راست: احیاء الاحادیث فی شرح تهذیب الحدیث که شرح تهذیب طوسی است. حاشیه صحیفه سجادیه. حاشیه نقد الرجال.شرح صحیفه سجادیه به عربی. شرح صحیفه سجادیه به فارسی و کتب دیگر. ( از ریحانةالادب ج 5 صص 198-201 ). و رجوع به روضات الجنات ص 129 و قصص الانبیاء ص 167 و تاریخ ادبیات براون ترجمه رشید یاسمی ص 261 و 263 شود.

فرهنگ معین

(مَ لِ ) [ ع - فا. ] (ص نسب. ) ۱ - شایسته یا مناسب مجلس. ۲ - لباس یا هر چیزی که مخصوص مجالس مهم و رسمی باشد.

فرهنگ عمید

۱. مناسب برای مجلس.
۲. (اسم، صفت ) نشسته در مجلس.
۳. (اسم، صفت ) (سیاسی ) نمایندۀ مجلس.

فرهنگ فارسی

ملا محمد تقی فرزند مقصود علی اصفهانی ( ف. ۱٠۷٠ ه. ق. ). از متبحران علمای شیعه اثنی عشری است که احادیث و اخبار شیعه امامیه را جمع آوری کرده است. وی از شاگردان شیخ بهائی است. و در جامع عتیق اصفهان مدفون است. ملا محمد تقی در زمان شاه عباس کبیر میزیسته و پدر ملا محمد باقر مجلسی میباشد. تعداد تالیفاتش متجاوز از ۱٠ مجلد مجلسی اول مجلسی پدر.
( صفت ) ۱ - منسوب به مجلس. ۲ - هر چیز که قابل آوردن به مجلس باشد.

ویکی واژه

شایسته یا مناسب مجلس.
لباس یا هر چیزی که مخصوص مجالس مهم و رسمی باشد.

جملاتی از کلمه مجلسی

مجلسی برساز و آنگه بر غزل‌های اثیر بادهٔ چون آفتاب از ترک مه‌پیکر بخواه
محفل و مجلسی اگر باقی است هست در این محل و الا نیست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم