متهتک

واژه متهتک که ریشه‌ای عربی دارد، از ماده تهتک به معنای دریدن، شکافتن، و آشکار کردن گرفته شده است. در اصطلاح، این واژه به فردی اطلاق می‌شود که در رفتار و کردار خود هیچ‌گونه پروایی از هنجارشکنى، هتک حرمت، یا رسوایی ندارد. این واژه بیانگر حالتی از بی‌باکی افراطی و بی‌اعتنایی مطلق به حدود و مرزهای اخلاقی، عرفی، و اجتماعی است. فرد متهتک، گویی پرده‌های حیا و شرم را دریده و خود را در معرض دید و قضاوت جامعه قرار می‌دهد، بدون آنکه از پیامدهای ناگوار اعمال خود واهمه‌ای داشته باشد. این بی‌اعتنایی به آبرو، حیثیت، و ارزش‌های مورد قبول جامعه، وجه تمایز اصلی فرد متهتک از دیگران است. این واژه بار معنایی بسیار سنگینی را به همراه دارد و به طور کلی به رفتارهایی اطلاق می‌شود که آشکارا خلاف عرف و شئونات اجتماعی است و منجر به هتک حرمت و رسوایی فرد یا دیگران می‌گردد. فردی که با صفت متهتک شناخته می‌شود، معمولاً در جامعه به عنوان فردی بی‌پروا، جسور، و بی‌ملاحظه تلقی می‌گردد. اما این جسارت، نه از سر شجاعت، جسارت واقعی، یا درایت و دوراندیشی، بلکه از فقدان حی ngôi، شرم، و حیا ناشی می‌شود. این افراد کسانی هستند که حرمت‌ها، چه حرمت‌های شخصی و چه حرمت‌های اجتماعی، را می‌شکنند و از تابوشکنی ابایی ندارند، گویی که پرده‌ای میان خود و جامعه وجود نداشته باشد و هیچ حد و مرزی برای رفتار خود قائل نیستند.

لغت نامه دهخدا

متهتک. [ م ُت َ هََ ت ْ ت ِ ] ( ع ص ) رجل متهتک، مرد بی پروای که ازرسوایی باک ندارد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). بی پروا. رسوا. مفتضح. پرده دریده. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ):
دولت ز مهتر متهتک جدا سزد
از تو جدا مباد که بس بی تهتکی.سوزنی.و از متهتکان قفچاق یکی بود که نام او بچمن بود. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ معین

(مُ تَ هَ تِّ ) [ ع. ] (اِفا. ) رسوا شونده، متفضح.

فرهنگ عمید

مرد بی پروا که از رسوایی باک نداشته باشد.