مازاد

لغت نامه دهخدا

مازاد. ( ع اِ مرکب ) فاضل. فزونی. آنچه افزون آمده. آنچه زاید است. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). بقیه. تتمه. و رجوع به معنی دوم «ما» در همین لغت نامه شود.

فرهنگ معین

(اِ. ) زیاده بر احتیاج.

فرهنگ عمید

زیاده بر احتیاج، آنچه زیاد آمده باشد، فزونی.

فرهنگ فارسی

فزونی، زیاده براحتیاج، آنچه زیاد آمده باشد
فاضل فزونی
( اسم ) بر احتیاج فزونی زیاده آنچه باقی ماند.

دانشنامه عمومی

مازاد ( به لاتین: Mazad village ) یک منطقهٔ مسکونی در افغانستان است که در ولایت نیمروز واقع شده است. مازاد ۴٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد و ۵۷۳ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

م آزاد. م. آزاد
رجوع شود به:مشرف آزاد تهرانی، محمود (تهران ۱۳۱۲ـ همان جا ۱۳۸۴ش)

ویکی واژه

زیاده بر احتیا

جمله سازی با مازاد

💡 شمع‌سان عمریست احرام‌ گدازی بسته‌ایم نیست در پهلو به غیر از پهلوی مازاد ما

💡 محصولات دامی این روستا در درجه اول نیاز مردم روستا را برطرف می‌کند و در درجهٔ بعد مازاد آن به فروش می‌رسد.

💡 نیروهای مازاد به گفته لاریجانی «۹۰ درصد بودجه جاری کشور را جذب خودکرده و فضای تنفسی برای کارهای دیگر نمی‌گذارند». وزارت نیرو هم اعلام کر ده است که ۲۵ هزار و ۷۰۰ نیروی مازاد در وزارت نیرو وجود دارد.

💡 این ناحیه که دارای مازاد انرژی کبیر و میزبان ذخایر لیتیوم می باشد، در خط مقدم برنامه های اسپانیا برای گذار انرژی و کربن زدایی قرار دارد.

💡 مالکیت ابزار تولید و کنترل بر محصول مازاد تولید شده توسط استفاده از آنها عاملی کلیدی در طبقه‌بندی نظام‌های اقتصادی است.

افتراق یعنی چه؟
افتراق یعنی چه؟
پوزیشن یعنی چه؟
پوزیشن یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز