نهاده زمین مادرانه سرت به سینه که بر سر نبد مادرت
		دست بگرفت زن از هول به چهر مادرانه به لبش خندهٔ مهر
		یا خود محرران صنایع به کلک عشق با مهر مادرانه مرا خوابنیدهاند
		از عطف مادرانه شاهم توقع است کو دایه نوازش این بی پدر شود
		گفت مادر مادرانه چون ببینی دام و دانه این چنین گو رهروانه لا نسلم لا نسلم