لطفا یک واژهی فارسی است که به معنای درخواست مودبانه و ملایم است. این کلمه معمولاً در موقعیتهای رسمی و غیررسمی برای ابراز احترام و ادب به کار میرود. به عنوان مثال، وقتی که شما از کسی درخواست همکاری یا کمکی دارید، میتوانید از آن استفاده کنید تا درخواستتان را نرمتر و مؤدبانهتر بیان کنید. استفاده از آن در مکالمات غیررسمی نیز کاملاً مناسب است. این کلمه به شما کمک میکند تا درخواستهای خود را با لحن دوستانهتر و محترمانهتری بیان کنید. حتی در بین دوستان و خانواده، استفاده از این واژه میتواند به تقویت روابط و ایجاد فضایی دوستانهتر کمک کند. استفاده از این واژه در ارتباطات اجتماعی تأثیر مثبتی دارد. این واژه به نشان دادن ادب و احترام کمک میکند و باعث میشود دیگران احساس ارزشمندی و اهمیت کنند. به کار بردن لطفا میتواند به تسهیل ارتباطات و کاهش تنشهای احتمالی در گفتوگوها بین افراد کمک کند. در برخی موارد، استفاده از "لطفا" ممکن است باعث سوءتفاهم شود، به ویژه اگر در شرایطی نامناسب یا با لحن نادرست به کار رود. اگر این کلمه به شکلی غیرطبیعی یا با لحن تحقیرآمیز بیان شود، ممکن است به جای احترام، احساس بیاحترامی ایجاد کند. بنابراین، در انتخاب زمان و نحوهی استفاده از آن دقت کنید. معادلهای دیگری برای این واژه وجود دارد که میتوانند در موقعیتهای مختلف استفاده شوند. عباراتی نظیر خواهش میکنم یا اگر ممکن است نیز میتوانند به عنوان جایگزینهای مؤدبانه به کار روند. انتخاب این عبارات بستگی به نوع ارتباط و میزان رسمی بودن آن دارد.
لطفا
لغت نامه دهخدا
عید است چرا کشته ٔجانان نشود کس
حیف است که عید آید و قربان نشود کس.( از قاموس الاعلام ترکی ).
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن الیاس رومی. صاحب حاشیه بر حاشیه خیالی بر شرح عقاید النسفی، مقتول به سال 900 هَ. ق. و صاحب حاشیه بر شرح هدایه قاضی میر. وفات وی به سال 929 هَ. ق. بود.
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن صدرالدین عراقی از نزدیکان امیر مبارزالدین محمد مؤسس سلسله مظفریّه در قرن هشتم هجری. ( حاشیه تاریخ ادبیات ایران تألیف ادوارد براون ترجمه علی اصغر حکمت ج 3 ص 181 ). وی را کنیت کمال الدین بوده است. ( تاریخ گزیده ص 678 ). از بدمنشی و تندخویی امیر مبارزالدین و قساوت قلب وی این روایت از مولانا لطف اﷲ که در سفر و حضر ملازم امیر مبارزالدین بوده مروی است که گفته است بسیار دیده ام که امیر مبارزالدین مشغول تلاوت قرآن بود، در آن بین مقصری را نزد او می آوردند، قرآن را گذاشته به دست خود مقصر را کشته و دوباره به تلاوت قرآن مشغول میشد. ( تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 187 ).
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] ( اِخ ) ابن عبدالرشید. نام پدر حافظ ابرو است.
لطف ا. [ ل ُ فُل ْ لاه ] ( اِخ ) ( الشیخ... ) ابن عبدالکریم بن ابراهیم بن علی بن عبدالعالی العاملی المیسی ثم الاصفهانی. معاصر شیخ بهائی و شاه عباس کبیر و مسجد معروف در میدان شاه اصفهان به نام اوست.درباره وی صاحب روضات الجنات آرد:... کان عالماً فاضلاً صالحاً فقیهاً متبحراً محققاً عظیم الشأن جلیل القدر ادیباً شاعراً معاصراً لشیخنا البهائی و کان البهائی یعترف له بالفضل و العلم و الفقه و یأمر بالرجوع الیه کذا فی امل الاَّمل و قال المحدث النیسابوری بعد الترجمة له بما نقل. ذکره صاحب امل الاَّمل و مسجده معروف بمیدان الشاه باصبهان صح - انتهی. و قد تقدمت الاشارة الیه فی ذیل ترجمة جدید المسمیین و مواضعاخر من تضاعیف هذا الکتاب فلیراجع. و نقل عن کتاب محافل المؤمنین و هو غیر مجالس القاضی نورالدین انه قیل فی تاریخ وفاة الشیخ لطف اﷲ المذکور بالفارسیه:
چون دو لام از نام او ساقط کنی
سال تاریخ وفاتش زآن شمار.
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
جملاتی از کلمه لطفا
چو بردارد ز خاکم لطفا شاهی چو داغ از اخترم افتد سیاهی
فوطه شیر و شکر از تنگه بازارگان در لطفات چون شکر از تنگ میآید برون
به دولت باد دایم بارگاهت بود لطفا پدر پشت و پناهت