قمیز

قمیز واژه‌ای در زبان فارسی است که در دو معنای متمایز به کار رفته است. معنای نخست آن به نوعی نوشیدنی اشاره دارد که از شیر تهیه شده و طعمی ترش داشته است. این نوشیدنی جایگزینی برای مسکرات در برخی مجالس یا فرهنگ‌ها محسوب می‌شده است، که نشان‌دهنده تنوع در نوشیدنی‌های غیرالکلی و جایگزین‌های فرهنگی آن در ادوار مختلف است.

معنای دوم قمیز به ظروف نوشیدنی، به‌ویژه پیاله‌ها، ساغرها و جام‌ها اطلاق می‌شود. این کاربرد، به نقش این ظروف در مراسم‌ها، جشن‌ها و محافل اجتماعی اشاره دارد و نشان‌دهنده اهمیت جنبه‌های بصری و تشریفاتی نوشیدن در فرهنگ ایرانی است. انتخاب ساغر و جام به عنوان نمادی از نوشیدن، عمق فرهنگی و ادبی این واژه را نمایان می‌سازد. در مجموع، واژه قمیز با بار معنایی دوگانه خود، هم به یک نوشیدنی خاص و هم به ابزار نوشیدن اشاره دارد. این گستره معنایی، دریچه‌ای به سوی درک بهتر عادات، فرهنگ نوشیدن و واژگان کهن در زبان فارسی می‌گشاید و نشان می‌دهد چگونه یک کلمه می‌تواند در بسترهای مختلف، مفاهیم متفاوتی را در بر گیرد.

لغت نامه دهخدا

قمیز. [ ] ( اِ ) قسمی ماست معمول نزد مغولان: قیدوخان... هرگز شراب و قمیز و نمک نمیخورد. ( حبیب السیر ).
قمیز. [ ق َ ] ( اِخ ) ده بزرگی است از دههای تفلیس و یک نیم روز از آن دور است. ( معجم البلدان ).

فرهنگ معین

(قَ ) [ تر - مغ. ] (اِ. ) ۱ - نوعی شیر ترش که به جای مسکر می خورده اند. ۲ - پیاله، ساغر، جام.

فرهنگ فارسی

ده بزرگی است از دههای تفلیس و یک نیم روز از آن دور است.

ویکی واژه

نوعی شیر ترش که به جای مسکر می‌خورده‌اند.
پیاله، ساغر، جام.

جمله سازی با قمیز

💡 برغم خویش تو مستی، برو که دوری ازین در نه مست جام خدایی ولیک مست قمیزی