قلب زدن

فرهنگ معین

( ~. زَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م. ) ۱ - سکة تقلبی زدن. ۲ - تقلب کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - ضرب کردن سکه ناسره ۲ - تقلب کردن.

ویکی واژه

سکة تقلبی زدن.
تقلب کردن.

جمله سازی با قلب زدن

هستی ما زان تست ترک دلی گیر، از آنک نزد مقامر خطاست قلب زدن گاه برد
دل به قلب زدن برد به یک داو وکنون جان هم اندر سر آن چشم دغاباز کنم