فوایح

فوایح جمع مکسر فایحه است و به معنای بوهای خوشایند و پراکنده‌شونده، یا به تعبیری دیگر، عطرها و رایحه‌های دل‌انگیز است. این واژه در ادبیات فارسی، به ویژه در متون کلاسیک، برای توصیف بوهای مطبوع و دلپذیری به کار می‌رود که در فضا پخش می‌شوند و حس شادابی و طراوت را القا می‌کنند. در بافت این عبارت، فوایح استعاره‌ای از نتایج و آثار نیکوی شکر و سپاس است که همانند عطرهای خوش، در جهان منتشر می‌شوند.

عبارت شکر و سپاسی که فوایح نشر آن چون نسیم صبا جعد و طره سنبل شکند به زیبایی هر چه تمام‌تر، تأثیر گسترده و لطیف سپاسگزاری را به تصویر می‌کشد. شکر و سپاس نه تنها یک عمل قلبی و زبانی، بلکه یک نیروی قدرتمند است که آثار مثبت آن فراتر از فرد سپاسگزار می‌رود و بر محیط اطرافش تأثیر می‌گذارد. در اینجا، نشر فوایح به معنای پراکنده شدن آثار و برکات این شکرگزاری است. تشبیه این پراکندگی به نسیم صبا بسیار هوشمندانه است؛ نسیم صبا بادی ملایم و دلنواز است که در ادبیات فارسی نمادی از لطافت، طراوت و حامل بوی خوش است. این نسیم به آرامی و بدون هیچ اجباری، گیسوان (جعد) و دسته‌های (طره) گل سنبل را که خود نمادی از زیبایی و خوشبویی هستند، نوازش می‌دهد و به حرکت درمی‌آورد. این تشبیه نشان می‌دهد که شکر و سپاس با لطافت و بدون ایجاد هیچ گونه مقاومتی، حتی بر زیباترین و خوشبوترین موجودات نیز تأثیر می‌گذارد و سبب تجدید حیات و پراکنده‌تر شدن بوی خوش آن‌ها می‌شود.

لغت نامه دهخدا

فوایح. [ ف َ ی ِ ] ( ع اِ ) فوائح. ج ِ فائحة. پراکنده های بوی. ( از فرهنگ فارسی معین ): شکر و سپاسی که فوایح نشر آن چون نسیم صبا جعد و طره سنبل شکند. ( مرزبان نامه ).

فرهنگ معین

(فَ یِ ) [ ع. فوائح ] (اِفا. ) جِ فایحه، بوی خوش دهنده.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع فایحه پراکنده کننده های بوی: شکر و سپاسی که فوایح نشر آن چون نسیم صبا جعد وطره سنبل شکند.

جمله سازی با فوایح

پس معلوم شد که در بوستان ایمان هیچ گل از گل توکل خوش‌بوی‌تر نیست. جهد کن تا در تو گِل توکل به مشام جان خود رسانی تا از فوایح و فضایل و فواید آن محروم نگردی.