اظهار شگفتی یا تعجب در مورد یک موضوع یا واقعه را غر زدن میگویند. یعنی که شخصی به دلایلی مثل تعجب، تحسین یا پرسش، شگفت زده شود و احساس آن را به دیگران نشان می دهد. به عنوان مثال: “وقتی خبر مردود شدن او را شنیدم، فقط میتوانستم غر بزنم.”

غر زدن
لغت نامه دهخدا
- غر زدن دختری یا زنی را؛ او را فریفتن به امری نامشروع. گول زدن و از راه بردن دختر یا زنی.
فرهنگ معین
(غُ. زَ دَ ) (مص ل. ) (عا. ) با خشم و اعتراض زیر لب سخن گفتن.
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
قر زدن؛ فریفتن دختر یا زنی برای کامجویی از او.
جملاتی از کلمه غر زدن
شوخ من مست شد و ساغر می زد بسرم شوخی و مستی و ساغر زدنش را نگرید
آنکه حرف از بیم بدنامی نزد با ما کلیم نیکنامی باشدش با مدعی ساغر زدن
در عصر رکن الدوله من باید کنم ساغر زدن عشرت نه امروز ار کنم، مستی بباید پس کیم
یک جهان لطف است ازو بعد از تواضعهای عام سر ز من پیچیدن اندر حالت ساغر زدن